نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱ - در پژوهش این کتاب
تو مردم بین که چون بیرای و هوشند
که جانی را به نانی میفروشند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز
گهی بر خرمنِ مه مشک پوشند
گهی در خرمن گل باده نوشند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد
که چوپانانم آن جا شیر دوشند
پرستارانم این جا شیر نوشند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۷ - مناظرهٔ خسرو با فرهاد
بگفت آن جا به صنعت در چه کوشند؟
بگفت انده خرند و جان فروشند
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در معراج حضرت رسالت علیه الصلوة والسلام
جهانی بهرت امشب در خروشند
همه کرّوبیان حلقه به گوشند
عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل
همه چون صوفیان خرقه پوشند
ز بیخویشی درآن خوشی خموشند
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱۴ - درونش از دو عالم فرد باشد
بغفلت از ره شهوت بکوشند
هر آن چیزی که میخواهند پوشند
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱۵ - در بیان خرقه ارادت فرماید
چنین خرقه ز دست شیخ پوشند
بجان در راه تعظیمش بکوشند
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۹ - هم در این معنی بنوع دیگر فرماید
بصد جان جرعهٔ اینجا فروشند
همه تقلید اینجا چون بپوشند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶ - در صفت معراج حضرت محمّد علیه الصّلوة و التسلیم فرماید
همه بهر تو امشب در خروشند
ز جان و دل تمامت حلقه گوشند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۳ - در صفت ره یافتن و می عشق خوردن و جانان دیدن به تحقیق گوید
مئی کان عاشقان صادق بنوشند
همه باید کز آن سرّ کم خروشند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت
ز وصلش جمله ذرّه درخروشند
در این دیگ فنا کلّی بجوشند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۱ - حکایت در ادب و عزّت نگاهداشتن در حضرت باری فرماید
همه حیران و گویا در خموشند
چو دیگی اندر این سودا بجوشند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۳ - سؤال کردن یکی از حسین منصور در دریافتن اسرار کلّ و جواب دادن او مسائل را
در این منزل تمامت در خروشند
ز بهر یکدیگر اینجا بکوشند
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۸ - وله ایضا یمدحه و یصف الرّیاحین
همه یا رنگ رز یا بو فروشند
که زیر سر و تنها باده نوشند
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴
در آن مجلس که جام عشق نوشتند
کجا پند خردمندان نیوشند
خداوندان دانش نیک دانند
که مدهوشان خداوند هوشند
خوشا وقتی که مستان جام نوشین
[...]
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۰ - قصه فرهاد
که چوپانان چو آنجا شیر دوشند
در اینجا خادمانم شیر نوشند
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۳ - تعریف ملک کشمیر و آب و هوای آن
ز حیرت عندلیبانش خموشند
ز سودایش جهانی شالپوشند
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۸ - آمدن رام بالای قلعۀ کوه و ملاقات کردن با سگریو به میانجی هنومنت
ز یاران راز پنهانی نیوشند
به کار یکدگر با جان بکوشند