عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
بشوهر گفت بر گو خود چه خواهی
جوابش داد آن مرد الهی
عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۳) حکایت یوسف علیه السلام با ابن یامین
نخستین تا اعوذی زو نخواهی
قدم نتوان نهادن در الهی
عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۵) حکایت پسر صاحب جمال و عاشق شوریده حال
ولی میگفت عاشق یا الهی
زیادت کن نه کم چندانکه خواهی
عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۱۱) حکایت ابوعلی فارمدی
زبان بگشاید و گوید الهی
نوشته نیست در نامه چه خواهی
عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۱۲) حکایت گناه کار روز محشر
چو در نامه نه بیند جز سیاهی
زبان بگشاید و گوید الهی
عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۵) حکایت رابعه رحمها الله
بصد سرگشتگی میگفت الهی
ازین بیچارهٔ مسکین چه خواهی
عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۱۰) حکایت غزالی و ملحد
چو راهت نیست در ملک الهی
چنان نبود که تو خواهی، چه خواهی
عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۱۳) مناجاة دیوانه با حق تعالی
بسوی آسمان کردی نگاهی
بدرد دل بگفتی یا الهی
عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۱۳) حکایت حسن بصری و شمعون
که بنویسند بر این خط گواهی
که میترسم من از قهر الهی
عطار » الهی نامه » بخش دوازدهم » (۷) حکایت شیخ ابوسعید با معشوق خویش
کسی کو نقد خورشید الهی
بدست آرد دگر داند ملاهی
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲) حکایت نمرود
خطاب آمد بباد و موج و ماهی
که این طفلیست در حفظ الهی
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲) حکایت نمرود
کسی را در دو عالم هر که خواهی
وقوفی نیست بر سرّ الهی
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲) حکایت نمرود
همه روحانیان گفتند الهی
چه شخصست این میان موج و ماهی
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱۶) حکایت مهستی دبیر با سلطان سنجر
اگردر شکر کوشی هر چه خواهی
بیابی نقد از جود الهی
عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۱) حکایت پسر هارون الرشید
بدو گفتم که هر حاجت که خواهی
بخواه ای محرم سرّ الهی
عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۲) حکایت هارون با بهلول
بدو گفتا که بی اِذن الهی
شفاعت نکند او زین می چه خواهی
عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۱) حکایت شیخ با ترسا
خطابی کرد سوی حق کالهی
چنین خواهی مرا او را نخواهی
عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۷) حکایت یوسف با زلیخا علیه السلام
چو یوسف دید او را گفت الهی
ازین فرتوتِ نابینا چه خواهی