عطار » اسرارنامه » بخش پانزدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
مگر بیمار شد آن تنگ دستی
که دایم کونهٔ هیزم شکستی
عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
تو پنداری که چون مردی برستی
کجا رستی که در سختی نشستی
عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
تو پنداری به یک طاعت برستی
که از غفلت چنین فارغ نشستی
عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
وگر خود کم خورد از ضعف و سستی
ببرد دل امید از تن درستی
عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل
مکن در راه دین یک ذره سستی
که نستانند در دین جز درستی
عطار » اسرارنامه » بخش نوزدهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
الا ای مرد دنیا دار مستی
چه خواهی دید زین دنیاپرستی
عطار » اسرارنامه » بخش بیستم » بخش ۱ - المقاله العشرون
مکن در وقت صبح ای دوست سستی
که داری ایمنی و تن درستی
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱ - المقاله الحادیه و العشرون
مکن در وقت پاسخ پیشدستی
که شرط است آن که یک ساعت باستی
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
کنون بیدار شو از خواب مستی
رها کن بعد ازین این بت پرستی
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۷ - الحکایه و التمثیل
تو تا پیش سخنگویان نشستی
همه دست سخنگویان ببستی
عطار » خسرونامه » بخش ۱۹ - گفتار در رخصت دادن دایه گلرخ را در عشق هرمز و حیله ساختن
جهان اینست اگر داری تو دستی
که پیش همدمی یابی نشستی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۱ - دگر بار رفتن دایه پیش هرمز
مرا در کار خود بر دام بستی
تو چون صیاد در گوشه نشستی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۲ - آغاز عشقنامۀ خسرو و گل
صبوری کن که تا هرمز ز مستی
چنین گردد که تو امروز هستی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه
اگر بی مهریی دیدی ز مستی
بهشیاری چرا در کین نشستی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
چو دل با تو کند در کاسه دستی
چرا در کاسه گیری دست مستی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
گل بی خویشتن از عشق و مستی
درامد از هوای می پرستی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
چو موری گر مرا روزی بدستی
طلب کردن ترا آسان ترستی