عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۳) حکایت مرد صوفی که بر زبیده عاشق شد
فغان میکرد کآخر من چه کردم
که چندین زخم بی اندازه خوردم
عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۱۲) حکایت رندی که از دکانی چیزی میخواست
اگر خود پای تا سر عین دردم
ز دردی کافرم گر سیر گردم
عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۱۲) حکایت رندی که از دکانی چیزی میخواست
ترا دیدم خودی خود ستُردم
بتو زنده شدم وز خویش مُردم
عطار » الهی نامه » روایت دیگر دیباچۀ الهینامه » در آغاز آلهی نامه
خدایا از حکایت خسته گردم
بساط انبساط اندر نوردم
عطار » بلبل نامه » بخش ۱۸ - تمثیل آوردن بلبل منصور و اناالحق گفتن او را در حالت عشق
نظر بر روی نامحرم که کردم
ز دست غیرت حق نیش خوردم
عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۲ - در صفت معراج رسول صلی الله علیه و سلم
ز آب دیده غسل توبه کردم
مگر خاک کف پای تو گردم
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
دریغا کانچ دانستم نکردم
غم خود وقت کار خود نخوردم
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
چو من بر حوض زرّین غوطه خوردم
چرا پس گرد پای حوض گردم
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
دمی نبود که در خونی نگردم
اگر عاشق شدم خونی نکردم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
چوخوردی خونم از لب باز کردم
که خوش خوش از لبت خون بازخوردم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل
که من سالار گردان نبردم
کجادر چشم آید هیچ مردم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی
ز جورت رنج دل بسیار بردم
چه میخواهی ز من انگار مردم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
ز بس کز درد تو درخون بگردم
ز سر تا پای گویی عین دردم
عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل
کنون چون من زنم کی مرد گردم
چو مردان با دلم این درد خوردم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید
یقین صاحبدلان دانند در دم
که چون ایشان من اندر عشق فردم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۵ - سخن گفتن منصور با شیخ کبیر قدس سره
حقیقت جایگاه دیو گردم
که من زین معنی اینجاگاه فردم
عطار » مظهر » بخش ۳ - در اشاره به کتب و تألیفات خود فرماید
معانیهای عالم جمع کردم
ز دستش بادهٔ عرفان بخوردم