عطار » هیلاج نامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
که باشد جان که تا باشد بر تو
که واماند حقیقت در خور تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۴ - در اعیان جان و در اعیان آن فرماید
عیان اینست اگر داری خبر تو
همه این دم نگر اندر نظر تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۷ - در ذات و صفات و عین الیقین فرماید
درون جمله اشیا نگر تو
حقیقت نور او بین سر بسر تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۲ - در نموداری عشق به هر انواع گوید
دمی در بیش بینی راهبر تو
مرو از بود خود اینجا بدر تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۵ - در کشف حجاب و وصول دوست
ز یکرنگی خود داری خبر تو
در آن یکرنگی خود کن نظر تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۸ - در خلوت و عزلت ودیدار الوهیت گوید
طمع زین ناگهان آخر ببر تو
شنو این نکتهای همچو در تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
نخواهد ماند نقشت غم مخور تو
یقین اینجا لقا را مینگر تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۲ - در صفت دل و اسرار توحید و حقایق فرماید
نظر کن بامدادان سوی خورتو
دراین معنی که گویم در نگر تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۵ - جواب دادن منصور شبلی را
اگر اینجا بیابی مر خبر تو
یکی بینی یکی داری نظر تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۰ - جواب گفتن منصور سلطان بایزید را قدس سره
قل الروح است از ما بردر تو
حقیقت بایزید از رهبر تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۱ - در نموداری سر توحید به هر نوع
سرافرازی کن و سر را ببر تو
که هستی جوهر و هم بحرُ در تو
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۶ - درامامت امیرالمؤمنین و امام المتقین علی(ع)کرّم اللّه وجهه فرماید
بدو بشناس اورا بی صور تو
که او را ماندهٔ در رهگذر تو
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۷ - در حکایت پدر و پسر و در کشتی نشستن و مقالات ایشان با یکدیگر فرماید
سفر کن با پدر چندی دگر تو
که همچون من شوی جان پدر تو
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۲ - در عین حقیقت بودن و از آن بی خبر شدن فرماید
نداری درد آن تا در صور تو
برون آئی ز گرد راهبر تو
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۵ - در یاد کردن آدم و ذرّیّۀ وی و بلا و مشقّت کشیدن از شیطان و شرف انسان فرماید
ز لذّات بهیمی کن حذر تو
مخور جز اندکی هم مختصر تو