نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۰ - (سی لحن باربد)
چو بر مروای نیک انداختی فال
همه نیک آمدی مروای آن سال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷ - در ستایش طغرل ارسلان
بدین طالع که هست این نقش را فال
مرا چون نقش خود نیکو کند حال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۳ - عذر انگیزی در نظم کتاب
پس از پنجاه چله در چهل سال
مزن پنجه در این حرفِ ورقمال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۳ - عذر انگیزی در نظم کتاب
نشاط عمر باشد تا چهل سال
چهلساله فرو ریزد پر و بال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۴ - آغاز داستان خسرو و شیرین
چو عمر آمد به حد چارده سال
بر آمد مرغ دانش را پر و بال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۹ - رفتن شاپور در ارمن به طلب شیرین
فرود آمد بدان دیر کهنسال
بر آن آیین که باشد رسم ابدال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور
روانه شد چو سیمینکوه در حال
در افکنده به کوه آوازِ خلخال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او
و گر گردم به کوه و دشت صد سال
به جز سایه کسم ناید به دنبال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۰ - آگاهی خسرو از رفتن شیرین نزد فرهاد و کشتن فرهاد به مکر
که میداند که این دِیر کهنسال؟
چه مدت دارد و چون بودش احوال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۵ - شنیدن خسرو از اوصاف شِکر خانمِ اسپهانی (اصفهانی)
در این اندیشه صابر بود یک سال
نشد واقف کسی بر حسبِ آن حال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۳ - پاسخ دادن شیرین به خسرو
ز نیکو کردن زنجیر خلخال
نه نیکو کرد بر زنجیریان حال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو
همان صاحبسخن پیر کهنسال
چنین آگاه کرد از صورت حال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو
بجنبانید مرغان را پر و بال
برآوردند خوبان بانگ خلخال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۳ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو
به بانگ زیورش کز شور خلخال
در آرد مرده صد ساله را حال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۹ - آوردن خسرو شیرین را از قصر به مدائن
هزار اشتر سیه چشم و جوان سال
سراسر سرخ موی و زرد خلخال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۱ - صفت شیرویه و انجام کار خسرو
شنیدم من که آن فرزند قتال
در آن طفلی که بودش قرب نه سال
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۹ - اندرز و ختم کتاب
گذشت از پانصد و هفتاد شش سال
نزد بر خط خوبان کس چنین خال
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت صدیق رضی الله عنه
مگر او درد دندان داشت ده سال
پیمبر را نکرد آگه ازان حال
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت مرتضی رضی الله عنه
لَنَقْلُ الصخر من قلل الجبال
اَحَبُّ اِلیَّ مِن مِنَنِ الرجالِ
عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
مگر ترسید آن مرد بد افعال
که بر گوید برادر را زن آن حال