نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز
به عید آرایِ ابرویِ هلالی
ندیدش کس که جان نسپُرد حالی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۱ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار دوم
وز آنجا رخت بربستند حالی
ز گلها سبزه را کردند خالی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور
حریفی جنس دید و خانه خالی
طبقپوش از طبق برداشت حالی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین
کبوتر چون پرید از پس چه نالی
که وا برج آید ار باشد حلالی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۱ - تعزیتنامهٔ خسرو به شیرین به افسوس
چو مانَد بَدر، گو بشکن هلالی
چو خوبی هست، ازو کم گیر خالی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۵ - شنیدن خسرو از اوصاف شِکر خانمِ اسپهانی (اصفهانی)
نشست و باده پیش آورد حالی
بتی یا رب چنان و خانه خالی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۵ - شنیدن خسرو از اوصاف شِکر خانمِ اسپهانی (اصفهانی)
بر آن افسانه چون بگذشت سالی
مزاج شه شد از حالی به حالی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۶ - تنها ماندن شیرین و زاری کردن وی
به تنگ آمد شبی از تنگحالی
که بود آن شب بر او مانند سالی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۳ - پاسخ دادن شیرین به خسرو
به شوخی پشت بر شه کرد حالی
ز خورشید آسمان را کرد خالی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۴ - پاسخ دادن خسرو شیرین را
گره بگشای ز ابروی هلالی
خزینه پُر گهر کن، خانه خالی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۷ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو
ملک فرمود تا شاپور حالی
ز جز خسرو سرا را کرد خالی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین
چو پیری بر ولایت گشت والی
برون کرد از سر آن سودا بهسالی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۶ - در خواب دیدن خسرو پیغمبر اکرم را
حبش را تازه کرد از خط جمالی
عجم را بر کشید از نقطه خالی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۸ - معراج پیغمبر
سرای فضل بود از بخل خالی
برات گنج رحمت خواست حالی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۹ - اندرز و ختم کتاب
نه گنجی ای دل از ماران چه نالی
که از ماران نباشد گنج خالی
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت فاروق رضی الله عنه
چو باشد محتسب فاروق عالی
نگردد هیچ منکر در حوالی
عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
زنی بودست با حسن و جمالی
شب و روز از رخ و زلفش مثالی
عطار » الهی نامه » بخش دوم » (۱) حکایت آن زن که بر شهزاده عاشق شد
چنین فرمود آنگه شاه عالی
که در میدان برید آن کُرّه حالی
عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۱) حکایت شبلی با مرد نانوا
برفت آن نانوا القصّه حالی
فرو آراست قصری سخت عالی
عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۱) حکایت شبلی با مرد نانوا
عزیزی بود بس شوریده حالی
ز شبلی کرد آن ساعت سؤالی