×
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۶۱ - علامات الشیخ الکامل
خود این از جهل و بعلمی بکار است
فضولی در قضای کردگار است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۶۸ - صدقالنور
ز صدقالنور بشنو کت بکار است
مراد از کشف دو راز استتار است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۰۳ - العارالعظیم
غرض لفظی که او بیاعتبار است
به پیش اهل غیرت سخت عار است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۳۰ - عبدالرافع
هر آن یک زین دوشق را اعتبار است
صفی را شق ثانی اختیار است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۳۸ - عبدالحلیم
کسی عبدالحلیم اندر شعار است
که بر هر ناملایم بردبار است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۹۸ - عبدالنور
مراتب زان یکی لیل و نهار است
که این هر دو بیک نور آشکار است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۰۴ - العبره
چو او خود گرچه با هر قطره یار است
ز ما تا او هزاران بحر نار است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۴۰ - قاب قوسین
تقابل بین اسماء باعتبار است
که در امر الهی بر قرار است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۸۴ - مجلی الاسماء الفعلیه
هر آثاری ز فعی برقرار است
نشانی از نمود کردگار است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۸۶ - مجمعالاهواء
بسر هاشور آن شیرین شعار است
بدلها عشق آن عذرا عذار است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۸۹ - المحفوظ
خود این جبریست کاصل اختیار است
چه هر شیئی بجای خود بکار است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۲۰ - مغرب الشمس
غرض آن مغرب الشمس استتار است
که حق را در تعین برقرار است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۶ - المناسبه الذاتیه
در این هر یک مراتب بیشمار است
کسی فهمد نکو گو مرد کار است