گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۰ - پسر در راز معنی و در نوع حقیقت کل گوید

 

تو در دریای ذات من فتادی

دریغا ای پدر دادی ندادی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۲ - در صفت جان و اثبات توحید کل فرماید

 

تو اصل کلّی و اینجا فتادی

ز چار ارکان و پنج حس در نهادی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۸ - در حق بینی و آداب بجای آوردن فرماید

 

در این دنیا نه غم دارم نه شادی

که دیدم جملگی مانند بادی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۲ - در ترک صفت صورت و یکتا بودن فرماید

 

در این دیر فنا بیرون فتادی

گره از کار بیشک برگشادی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۰ - در عین ذات وصفات وقدرت و قوّت اسرار الهی فرماید

 

انالحق با تو میگویم بشادی

که این توفیقم آخر می تو دادی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید

 

ز دنیا هیچ دل را نیست شادی

عجب در غرق این دریا فتادی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

تو ای جان جهان چون درد دادی

مرا بر جان و دل دردی نهادی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

در اینجا بین و اینجا رو بشادی

که چون بینی تو اینجا داد دادی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید

 

قدم چون در ره جانان نهادی

حقیقت درد آندم برگشادی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید

 

بهرگامی که اینجاگه نهادی

دری دیگر ز معنی برگشادی

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode