گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۴ - ایضا له

 

ایا صدری که شد پیش ضمیرت

همه اسرار گردون آشکارا

به خدمت چند بار آمد دعاگو

به عزم آن که بستاید شما را

کشیده از برای عرض در سلک

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۸ - ایضا له

 

عنایتهای خواجه در حق من

فراوان نقل می کردند امّا

ندیدم زان عنایت هیچ تاثیر

که ظاهر گشت در نیک و بدما

مگر در اعتقاد این بزرگان

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۹ - وله ایضا

 

خطی بنوشته بودی بهر من پار

کزان شد کار عیش من مهنّا

کرم فرمای و دیگر بار بنویس

که نیکوتر بود خط مثنّا

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۹ - ایضا له

 

اگرچه وعدۀ تو خاطرم را

فراغی داده است از فات مافات

دل اندیشناکم نیست ایمن

ازین معنی که نی التّأخیر آفات

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۴۴ - وله ایضا

 

آیا صدری که مغز اهل معنی

ز جام جود تو در بحر شکرست

ز توقیع تو ما را پای تاسر

چو توقیعت غریق حمد و شکرست

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۵۱ - ایضا له

 

عمل دادی و پس معزول کردی

مرا بر فور و این نوعی زهزلست

«الم نجعل له عینین» حق گفت

ترا عین عمل خود عین عزلست

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۵۵ - وله ایضا

 

بهار ار چه بهشتی راسیتنست

دل رنجور او با ما به کینست

ز باغ و نو بهار آنرا چه حاصل

که سرو و سوسنش زیر زمینست؟

گلین اندام او را حال چونست

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۵۶ - وله ایضا

 

ایا صدری که آمد چرخ نیلی

یکی از بندگان چاپلوست

رسید اینک بشادی نوبت آنک

بدرّد سقف چرخ آوای کوست

بسی روزست تا چرخ از شب و روز

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۷۱ - وله ایضا

 

به خدمت آمدم دی بامدادان

نبودی در وثاق مرده ریگت

گذارم بر طریق مطبخ افتاد

بدیدم لوت و پوت همچو ریگت

بخار جوع کلبی از چهل گام

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - وله ایضا

 

بنزد خواجه رفتم بهر کاری

کزانم باز گفتن عار باشد

و لکن اقتضای روزگارست

که دانا را به نادان کار باشد

یکی مجهولکی پیش درش بود

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۲۷ - وله ایضا فی صفة الفرس

 

مرا اسبیست الحق این چنین اسب

زیان مال و نقص جاه باشد

همه تن استخوان چون اسب عاجست

که در شطرنج جفت شاه باشد

چو دیواریست بر روی بلندی

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۲۸ - ایضا له

 

فرستادم بتو شعری که با آن

حدیث جادوی بابل چه باشد؟

نفرمودی مبالاتی و انرا

برون از خشمکی محمل چه باشد؟

بیفرسدم چو یخ بر جا و گفتم

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۳۰ - وله ایضا

 

توقّف چون بود در آنچه صاحب

بنوک کلک خود فرموده باشد

همانا در نیارد بست گردون

دری کاقبال تو بگشوده باشد

ولیک از روی طالع کارمن خود

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۷۱ - وله ایضا

 

بهاء الدّین که تا دور جهان بود

نپندارم که چون تو یک جوان بود

سخن کاندر دهانش صد زبانست

همیشه در ثنایت یک زبان بود

بدان خلق و لطافت کز تو دیدم

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۸۵ - وله ایضا

 

جهان صدرا لقای فرّخ تو

سعادت را ز بهر فال باید

کسی را کآرزوی خدمت تست

فراوان مایه از اقبال باید

اگر تو در خور همّت کنی جود

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۰۶ - وله ایضا

 

ایا صدری که بی عون سخایت

ز زانو بر نمی دارد هنر سر

قضا با اسمان صد بار گفتست

که از فرمان او بیرون مبر سر

کمان چرخ را بازوی حکمت

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۱۹ - ایضا له

 

مرا گفتند مولانا چنین گفت

که جزو شعر خادم دید در پیش

چرا گندم همی بخشد فلانی

که نتواند شکستن نانک خویش

اگر ممدوح دیگر چون تو باشد

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۲۴ - وله ایضا

 

کمال الدّین که چرخ پیر نارد

جوانی چون تو در انواع کامل

امل از کیسة جود تو فربه

فلک با رفعست قدر تو نازل

زده از یکدلی اندر هوایت

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۳۳ - ایضا له

 

بنا میزد دلی چون شیر دارم

زبانی بر سخن‌ها چیر دارم

تو پنداری به دقت جنگ و کوشش

دلی از زندگانی سیر دارم

ز زخم خنجر و زوبین و ناوک

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۴۲ - ایضا له

 

اگر چه مدّتی شد تا ز سالوس

گذر بر کوی خمّاری نکردم

چو ناجنسان ز روی خام طبعی

می اندر جام می خواری نکردم

به چشم فاسقی از راه تهمت

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 
 
۱
۲
sunny dark_mode