توقّف چون بود در آنچه صاحب
بنوک کلک خود فرموده باشد
همانا در نیارد بست گردون
دری کاقبال تو بگشوده باشد
ولیک از روی طالع کارمن خود
میسّر بی جگر کم بوده باشد
رهی کو خرمن انفاس خود را
به کیل مدحتت پیموده باشد
پس از توقیع عالی کاندرین شهر
نباشد کس که آن نشنوده باشد
سزد کز نعمتت چون گرگ یوسف
شکم خالی ،خالی آلوده باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به موضوع تقدیر و سرنوشت اشاره دارد و بر این نکته تأکید میکند که حتی اگر فرصتی برای پیشرفت یا موفقیت وجود داشته باشد، ممکن است به دلیل شرایط و طالع فرد، برای او میسر نشود. شاعر همچنین تأکید میکند که کسی در این شهر وجود ندارد که از توقیع (نامه) عالی خبر نداشته باشد و در پایان به نعمتهای الهی اشاره میشود، که ممکن است به صورت نمادین شکم خالی برخی افراد را پر کند. به طور کلی، این شعر به تعامل بین اراده فرد و مقدرات الهی میپردازد.
هوش مصنوعی: توقف در آنچه که خالق قلم خودش گفته است چگونه ممکن است؟
هوش مصنوعی: هیچ دری در عالم وجود ندارد که بخواهد بر روی تو بسته شود، اگر سرنوشت و شانس تو آن را برایت گشوده باشد.
هوش مصنوعی: اما به خاطر سرنوشت من، ممکن است که کارهایم بدون تلاش و زحمت به پیش نرود.
هوش مصنوعی: کسی که در مسیر ستایش تو، تلاش و نفسهای خود را به اندازه و دقت اندازهگیری کرده باشد.
هوش مصنوعی: هیچکس در این شهر نیست که صدای آن نامهی با ارزش را نشنیده باشد.
هوش مصنوعی: باید برای نعمتهای تو شکرگذار باشم، چرا که در برابر آنها مانند گرگی هستم که از یوسف شکم گرسنهای دارد و دایماً در جستجوی خوراک است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهان از دست ما آسوده باشد
ز پرخاش و ستم پالوده باشد
کسی کز عشق خود بشنوده باشد
چنان نبود که عاشق بوده باشد
ره تکمیل را پیموده باشد
بفرق بعد جمع آسوده باشد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.