گنجور

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۴

 

سرشک از مژه همچو در ریخته

چو خوشه ز سارونه آویخته

رودکی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۲

 

ببستش بران گونه آویخته

وزو خون دل بر زمین ریخته

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۴

 

کلاهور با دست آویخته

پی و پوست و ناخن فروریخته

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۱

 

بدین رزم خونی که شد ریخته

تو باشی بدان گیتی آویخته

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۱

 

بسی زر سرخ اندرو ریخته

عقیق و زبرجد برآمیخته

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۱

 

زبرجد به آخر درون ریخته

به یاقوت سرخ اندر آمیخته

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۷ - داستان طلخند و گو

 

که هر خون که باشد برین ریخته

تو باشی بدان گیتی آویخته

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵

 

هران خون که شد درجهان ریخته

توباشی بران گیتی آویخته

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۷۱

 

یکی حلقه زرین بدی ریخته

ازان چرخ کار اندر آویخته

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیخسرو شصت سال بود » بخش ۲

 

هران خون که آید به کین ریخته

گنهکار او باشد آویخته

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیخسرو شصت سال بود » بخش ۳

 

عقیق و زمرد بر او ریخته

به مشک و گلاب آندرآمیخته

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۴

 

هر آن خون که آید به کین ریخته

تو باشی بدان گیتی آویخته

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۱

 

همه کوفته لشکر و ریخته

به شیرین روان اندر آویخته

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان

 

از آن خون با خوشه آمیخته

که هست رگ تاک رز ریخته

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۳ - رزم سوم گرشاسب با خسرو هندوان

 

ز تن رفته خون با گل آمیخته

چو خیک سیه باده زو ریخته

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۶ - پاسخ دادن بهو مهراج را

 

ز گِردش صدف بیکران ریخته

به گل موج دریا برآمیخته

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۳ - دیگر پرسش گرشاسب از سرشت جهان

 

چو این چار گوهر شد آمیخته

ز هفت و ده و دو در آویخته

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۳ - شگفتی جزیره درخت واق واق

 

ز چندین بر و برگ آمیخته

چرا نیست جز اندکی ریخته

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۴ - شگفتی جزیره قالون و جنگ گرشاسب با سگسار

 

ز چرخ اختر از بیم بگریخته

شب از روز دست اندر آویخته

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۵ - دیدن گرشاسب دخمه سیامک را

 

ز بالاش تابوتی آویخته

هم از زر و از گوهر انگیخته

اسدی توسی
 
 
۱
۲
۳
۷
sunny dark_mode