سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۴ - رسیدن نامه نوشاد هندی به نزدیک شاه کیکاوس
در آید به هر سال در خان من
بسوزد بسی مرز و ایوان من
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱ - رزم شهریار بافرانک و اظهار عاشقی فرانک گوید
شود روشن از رویتان خان من
دو روزی بباشید مهمان من
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۸ - شناختن شهریار مرجانه جادو را گوید
تو دانی که هست این زمین آن من
رسیده به من از نیکان من
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۵۴ - کشته شدن هیتال شاه بدست بهزاد و بر تخت نشستن ارژنگ گوید
کند روشن از روی خود جان من
شود شاه یک روز مهمان من
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۲ - رفتن فرانک با دلارام در شکارگاه گوید
یک امشب بیا سوی ایران من
بباش امشبی شاد مهمان من
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۴۹ - گفتگوی آتبین و طیهور و پیر ملّاح
اگر شهریار این غم از جان من
کند دور و یازد به درمان من
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۵۶ - گفتار اندر خواب دیدن آتبین بار چهارم
جهان روشن از تاج رخشان من
جهانی همه زیر فرمان من
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۴۲ - رفتن اسکندر از هندوستان به چین
اگر ترسی از پیچ دوران من
مپیچان سر از خط فرمان من
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۵۰ - انجامش اقبالنامه
تهی نیست از ترهٔ خوان من
ز ناتندرستیست افغان من
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱۷
گواه است بر درد پنهان من
دل و چشم بریان و گریان من
کنارم غدیری شود هر صباح
ز چشمان سیلاب باران من
به جانت که مردم ز هجران تو
[...]
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۵۴ - آمدن قمررخ دختر سهیل قلعهدار به بندخانه و سام را خلاصی دادن
چه درمان که در دست درمان من
توئی جان و هم مرهم جان من
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۴۹ - خواب دیدن سام، پریدخت را و چگونگی آن
فدای تو بادا همه جان من
هم آشکار تو پنهان من
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۵۶ - لشکر کشیدن شدید به جنگ سام و چگونگی آن
که خیره به دام آمد این جان من
درین درد گم گشت درمان من
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۹۰ - آمدن سام به شهر زنان
اگر تو بیائی به مهمان من
شوی شاد یک هفته از خوان من
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۰۸ - در بیان مجلس آراستن سام نریمان و آوردن قمرتاش را و بر تخت نشاندن و خود رفتن به طرف خاورزمین
بپرسید کای مونس جان من
منور به تو قصر و ایوان من
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۸
الا ای بچهره گلستان من
منم آن تو و تویی آن من
بهار رخت گلستان منست
خزان دور باد از گلستان من
دلم خسته کردی بهجران خویش
[...]
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۳ - آغاز داستان برزو
به دیان که گر تو بدی آن من
فدای تو بودی تن و جان من
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۲۱ - گفتار در گرفتار شدن گیو گودرز به دست سوسن به صحرای ایران
فدای تو بادا تن و جان من
که افروخته شد ز تو خان من
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۲۵ - گفتار در جنگ کردن دستان سام با پیلسم و آمدن رستم در آن رزمگاه با سپاه
برو همچنین تا به ایوان من
به نزدیک آن نامداران من