گنجور

اوحدی » جام جم » بخش ۶۰ - در فتوت داران به دروغ

 

و آنکه نرمست و نقل خوار و دنی

نرود، گر به ناوکش بزنی

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۶۲ - در تحریص بر محافظت فرزندان از شر ناپاکان

 

تیر خود زین کمان چار منی

چون توانی که بر نشانه زنی؟

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۷۱ - در راستی

 

چون به نیکی درید پیرهنی

شد مسخر چو مصرش انجمنی

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۰۹ - در صفت عارف و عرفان

 

جان عارف به قرب اوست غنی

چه کند یاد این جهان دنی؟

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۱۶ - در منع تقلید

 

بر چهل مرد بود پیرهنی

بلکه چل روح بود در بدنی

اوحدی
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل اول » بخش ۱۰ - المنشأ

 

منشأ اعتزال شد جهنی

آنکه می​داشت شبهۀ وثنی

شیخ محمود شبستری
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۴

 

آنک نبود غمش ز مثل منی

سر دستیست در میان زنی

خواجوی کرمانی
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۰

 

دی مرا گفت آن مه ختنی

که من آن توام تو آن منی

ما دو سر در یکی گریبانیم

چون جداما (ن) کند دو پیرهنی

گو لباس تن از میانه برو

[...]

سیف فرغانی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۵۰ - حکایت بر سبیل تمثیل

 

داشت در ده مقام بیوه زنی

تازه رویی و نازنین بدنی

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۴۲ - حکایت مجنون

 

آستین زد به هر نو و کهنی

داد دامن به چنگ خاربنی

جامی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در گله گزاری و ستایش

 

تو تیر بر درخت سدره زنی

لیک ترسم که بیخ خود فکنی

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در گله گزاری و ستایش

 

ظلم نبود که با چنان سخنی

که بود مهزل هر انجمنی

وحشی بافقی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

میدان به کام خاطر و گوئی نمیزنی

باز ظفر به دست و شکاری نمیکنی

شیخ بهایی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode