صابی مشرک ستاره پرست
کوز «انعام بل اضل» بتر است
ازکواکب اثر چو دید اینجا
زان بنگذشت و گفت هست خدا
ساخت مانند کوکب آن تمثال
تا پرستش کند به کفر و ضلال
کرد ممتاز هر یکی در اسم
زیر هر یک نهاد چند طلسم
پس بیاراست آن به زیور و زیب
تا کند با عوام مکر و فریب
بت پرستی از آن پدید آمد
راستی مذهبی پلید آمد
گوید این خود مرا شفیع بود
عقل داند که این بدیع بود
هیچ دیدی جماد ناپروا
بهتر آید ز زندۀ گویا
چون خلیل خدای دید افول
در ستاره، نکرد هیچ قبول
زانکه گردش نشانۀعدم است
نقص و تغییر دایماً بهم است
کرد باطل مذاهب وثنی
وضع فرمود حکم بت شکنی
قدر کوکب به نزد حق نه کم است
قول «والنجم» آیت قسم است
ظلمت از شرکت آمد اندر ذات
نه ز ادراک نور در آیات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.