سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثانی: فی الکلام ذکر کلام الملک العلّام یسهل المرام » بخش ۱۲ - در فترت و جهالت گوید و ستایش پیغمبران علیهمالسلام کند ذکرالانبیاء خیر من حدیث الجهلاء
پُر ضلالت جهان و پُر نیرنگ
بر خردمند راه دین شده تنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۳ - ستایش امیرالمؤمنین عثمان رضیاللّٰه عنه
روی آیینه را که نبوَد زنگ
زنگ نپذیرد و نگیرد رنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۴ - ستایش امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب علیهالسّلام
شیر یزدان چو برگشادی چنگ
روی گردون شدی چو پشت پلنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۶ - صفت حرب صفّین و کشته شدن عمّار یاسر رضی اللّٰه عنه
او ز خصمان چو نام بود از ننگ
او ز مردان چو لعل بود از سنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۴۰ - فی مذمّة اهل التّعصّب و نصیحة الفریقین وفّقهما اللّٰه تعالی
حسد و حقد کرده آلت جنگ
دیو حقدت گرفته اندر چنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح » بخش ۹ - حکایت در کمال عشق و عاشقی
بید با میوهدار و خار و خدنگ
همه را آتشی کند یک رنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۱۲ - اندر صفت خوب رویان و شاهدان گوید
چشم گوشی شود چو سازد چنگ
گوش چشمی شود چو آرد رنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۲۴ - اندر نقص دنیا گوید
چون ز بانگ سگان شوی دلتنگ
سنگ برگیر و ده سگان را سنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۲۷ - در حرص و شهوت و خشم گوید
آنکه بیرنگ زد ترا نیرنگ
در تو بنهاد حرص و شهوت و جنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۴۹ - فی ذمِ حبّ الدّنیا و منع شرب الخمر
چکنی باده کاندرین فرسنگ
بار شیشه است و ره یخ و خر لنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۵۸ - التمثل فی اصحاب المغرورین
سوزنی تیز درگرفت به چنگ
کرد زی خایههای خود آهنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۶۲ - حکایت
در ترازو ندید صدگان سنگ
گشت دلتنگ از آن و کرد آهنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۱ - در بیهوده خندیدن
سال چون مرحله است و مه فرسنگ
روز و شب کام زخم و عرصهٔ تنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۳ - تمثیل در نفس جهان فانی و قصّهٔ لقمان حکیم
داشت لقمان یکی کریجی تنگ
چو گلوگاه نای و سینهٔ چنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۶ - فی صفة الموت
سوی مرگ است خلق را آهنگ
دم زدن گام و روز و شب فرسنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۳۸ - حکایت در ظالم و مظلوم
طین که ابلیس داشت از وی ننگ
تو چو دینش گرفته در بر تنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۵۶ - اندر صفت بیابان گوید
شده از تفّ شورهٔ بدرنگ
همچو سیماب ریزه در وی سنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۶۴ - فیالتفکّر والمراقبة فی احوال التصوّف
تو هنوز آنچنان نه ای کز رنگ
از تو دین و خرد ندارد ننگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲ - اندر بدایت پادشاهی بهرامشاه
کینش ار سوی چین کند آهنگ
اهل چین را ندانی از سترنگ
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲ - اندر بدایت پادشاهی بهرامشاه
عدل این شه چو رفت در صف جنگ
تیغ را سبز جامه کرد از رنگ