گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - مدح ابوالفضایل

 

ساغر بوالفضایلی بر کف

برود چون مبارزان بر صف

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۵ - صفت عثمان خواننده

 

تا کند گنده ای درشت به کف

راست با هره ای چو چنبر دف

مسعود سعد سلمان
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۵ - فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر

 

همه را گشته سر غیبی کشف

جان و تن کرده در بلایش وقف

سنایی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۴ - سبب نظم کتاب

 

من که‌زان آب دُر کنم چو صدف

ارزم آخر به مشتی آب و علف

نظامی
 

عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۸ - در مدح صاحب دیوان

 

ذات او گوهر است و ملک صدف

از کف جود اوست کان چون کف

عراقی
 

سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۱۵

 

در بیابان خشک و ریگ روان

تشنه را در دهان چه در چه صدف

مرد بی توشه کاوفتاد از پای

بر کمربند او چه زر چه خزف

سعدی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode