گنجور

 
سنایی

چیست دنیا و خلق و استظهار

خاکدانی پر از سگ و مردار

بهر یک خامش این همه فریاد

بهر یک خاک توده این همه باد

هست مهر زمانه با کینه

سیر دارد میان لوزینه

از پی گندمی درین عالم

چند باشی برهنه چون آدم

بهر گندم تو روح رنجه مدار

کادم از بهر گندمی شد خوار

در جهان بنگر از پی رازش

چه کنی رنگ و بوی غمازش

این جهان زان جهان نمودارست

لیکن آن زنده اینت مردارست

چون یکی بحر دانش آن به شرف

آخرش دُرج درّ و اوّل کف

خانه‌ای دان شکسته زیر و زبر

نقش دیوار پر درخت و سپر

نه درختیش میوه آرنده

نه سپر مرگ باز دارنده

راز دل هر دو بر تو بنموده

تو به غفلت زهر دو نشنوده

مانده اندر غرور او شب و روز

همچو آدینه کودکان از گَوز

صفت عُمر و مرگ و دولت و زیست

زیر دورِ زمانه دانی چیست

شاهد ابله و رقیب بهش

می شیرین و میزبان ترش

میزبان بی‌حفاظ و بی‌آزرم

خوردنی جمله سرد و آبش گرم

پس مریز ارت چرب باید دیگ

آب در دیگ و روغن اندر ریگ

راز این کلبه نفس غمّازست

عقل کل باز خانهٔ رازست

نچنی برگش ار چه با برگست

پس دویدنش حسرت و مرگست

به درِ عقل گرد تا برهی

از بلاها و زشتی و تبهی

مرد را عقل به بود دستور

ورنه ماند چو ابلهان مغرور

 
 
 
عنصری

چون بیامد بوعده بر سامند

آن کنیزک سبک زبام بلند

برسن سوی او فرود آمد

گفتی از جنبشش درود آمد

جان سامند را بلوس گرفت

[...]

مسعود سعد سلمان

چیست آن کاتشش زدوده چو آب

چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب

نیست سیماب و آب و هست درو

صفوت آب و گونه سیماب

نه سطرلاب و خوبی و زشتی

[...]

ابوالفرج رونی

ثقة الملک خاص و خازن شاه

خواجه طاهر علیک عین الله

به قدوم عزیز لوهاور

مصر کرد و ز مصر بیش به جاه

نور او نور یوسف چاهی است

[...]

سنایی

ابتدای سخن به نام خداست

آنکه بی‌مثل و شبه و بی‌همتاست

خالق الخلق و باعث الاموات

عالم الغیب سامع الاصوات

ذات بیچونش را بدایت نیست

[...]

وطواط

الترصیع مع التجنیس

تجنیس تام

تجنیس تاقص

تجنیس الزاید و المزید

تجنیس المرکب

[...]