گنجور

حمیدالدین بلخی » سفرنامهٔ منظوم » حکایت نخست

 

وقتی اندر زمین و امر شاست؟

بود مردی گدا و گاوی داشت

حمیدالدین بلخی
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل سوم » ابیات » بخش ۷

 

برگزین زین جهان یکیّو بس

گرت بادانش و خرد خویشیست

محمد بن منور
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۷ - فرجام کار بهرام و ناپدید شدن او در غار

 

آنکه او را بر آسمان رختست

در زمین باز جستنش سخت

نظامی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۷

 

ای قبای سپهر آمده تنگ

از چه؟ از رشک حلقه کمرت

زلف جاروب کرده زهره و ماه

تا بروبند خاک رهگذرت

روی تو هر طرف که می آری

[...]

ظهیر فاریابی
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - و قال ایضاً یمدحه

 

ای بزرگی که آستانۀ تو

روز بازار زمرۀ فضلاست

نظمکی گفته ام طیبانه

نه برآن سان که رسم و عادت ماست

گفته ام ای که نیم نکتۀ تو

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

نجم‌الدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب سیم » فصل شانزدهم

 

کی بود ما زما جدا مانده

من و تو رفته وخدا مانده

پس زبانی که راز مطلق گفت

راست جنبید کو اناالحق گفت

نجم‌الدین رازی
 

سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » باب دوم » در ملک نیکبخت و وصایائی که فرزندان را بوقت وفات فرمود

 

گردِ دریا ورود جیحون گرد

ماهی از تابه صید نتوان کرد

آدمی گرچ بر زمانه مهست

ز آدمی خام دیوِ پخته بهست

سعدالدین وراوینی
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۱
sunny dark_mode