گنجور

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۲ - دعا و شفاعت دقوقی در خلاص کشتی

 

حرمت آن که دعا آموختی

در چنین ظلمت چراغ افروختی

مولانا
 

حکیم نزاری » سفرنامه » بخش ۵ - حکایت

 

آتش اندر بیشه خود افروختی

خون گِری اکنون که رختت سوختی

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » سفرنامه » بخش ۱۰ - حکایت

 

هر چه حاصل کردی و اندوختی

چون جهان بر خویشتن بفروختی

حکیم نزاری
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۵۴ - حکایت ابراهیم ادهم

 

گفت چیزی از علوم آموختی

از کمال نفس هیچ اند و ختی

اسیری لاهیجی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۶

 

آتشی در جان ما افروختی

رفتی و ما را ز حسرت سوختی

بی‌وداع دوستان کردی سفر

از که این راه و روش آموختی

گرنه از یاران بدی دیدی چرا

[...]

وحشی بافقی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت اول

 

ای که جان را بهر تن می سوختی

سوختی جان را و تن افروختی

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش اول - قسمت اول

 

کاشکی او آشنا ناموختی

تا طمع در نوح و کشتی دوختی

شیخ بهایی
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۴ - حکایت

 

چون بجانم شمع وصل افروختی

همچو پروانه روانم سوختی

نورعلیشاه
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰ - اشاره به حدیث شریف موتوا قبل ان تموتوا

 

این چه آتش بد که باز افروختی

جمله اسرائیلیان را سوختی

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۷۲ - در نکوهش فقهای بی عمل

 

کودکان را گریه تو آموختی

دایه را دل از برایش سوختی

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۷۸ - در بیان قطع شدن دست عارف در آن شب

 

خانمان مردمان را سوختی

تا بهای دست خود اندوختی

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode