گنجور

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۷ - رجوع کردن به قصهٔ قبه و گنج

 

لیک من اینک بریشان می‌تنم

قایل این سامع این هم منم

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴۰ - مثل

 

حمله آرم افتد اندر گردنم

ز امر مادر پس من آنگه چون کنم

مولانا
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸۲

 

توبه دیرینه را می بشکنم

ساقیا، در ده شراب روشنم

ساقیم، گر چون تو بت رویی بود

توبه چبود، مهر ایمان بشکنم

وقتی آید عاشق از مستی خویش

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۴ - فی الندامة و التأسف وفیه معارف کثیرا

 

جامه عصیان برون کرد از تنم

داد از عرفان خود پیراهنم

قاسم انوار
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۵۲ - مثنوی اطعمه

 

لیک اگر آتش بسوزد بر تنم

دوستان گردند حالی دشمنم

صوفی محمد هروی
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۲۷ - حکایت

 

شیخ گفتا آن همه آخر منم

هم به م عنی آفتاب روشنم

اسیری لاهیجی
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۲۷ - حکایت

 

گفت صدق آور که آن جمله منم

تا نپنداری من این جان و تنم

اسیری لاهیجی
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۴۱ - در بیان حقیقت عشق و آثار و احکام آن

 

عشق گوید در بلا منز ل کنم

عقل گوید خویش بر عشرت زنم

اسیری لاهیجی
 

شیخ بهایی » نان و پنیر » بخش ۴ - قال المولوی المعنوی

 

من تو را، بی‌هیچ شکی، دشمنم

من تو را کی ره نمایم؟ ره زنم

شیخ بهایی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
sunny dark_mode