گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

این منم خم خود انا الحق گفتن است

رنگ آتش دارد، اما آهن است

شیخ بهایی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰

 

مهر با هر ذره پرتو افکن است

کوری هر کو نبیند روشن است

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲

 

بی سبب با دوستداران دشمن است

دشمنی او همین تا کشتن است

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳

 

این نه مرگ من بود مرگ تن است

تن قفس جان مرغ و جانان گلشن است

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۱

 

جان که با تن بود مغلوب تن است

ورنه کی تاووس شاد از گلخن است

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۲

 

از فروغم هر دو عالم روشن است

برقم اندر خرمن مرد و زن است

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۳

 

این سرادر خورد ویران کردن است

این قفس شایسته ی بشکستن است

نشاط اصفهانی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲ - داستان گرگ و خر و مذمت حرص و طمع

 

عاقبت بینی که غول رهزن است

دیو آدم کش و یا اهرمن است

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۴ - بیان نکوهش دنیا و مذمت اهل دنیا

 

آسمان گر پرستاره روشن است

هر ستاره دشمن تیرافکن است

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۴۰ - در بیان اینکه مکث در دنیا بر هرکس محال است

 

این عمل لیک ای عمو آبستن است

پس نژاد پاکش اندر مخزن است

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰۸ - حکایت زلیخا و ملاقات او یوسف علیه السلام را

 

در کدامین بزم او را مسکن است

در کدامین شمع بزمش روشن است

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰۸ - حکایت زلیخا و ملاقات او یوسف علیه السلام را

 

ساعدش طوق کدامین گردن است

یا سرش زیب کدامین دامن است

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۲
۳
۴
۶