گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش هفتم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل

 

گر ترا ملک وزری هست این زمان

هست آن جمله ازان مردمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل

 

گفتی آن باید مرا کاین مردمان

روی خود بینند حاضر یک زمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهاردهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

بود ابرویش چنان محکم کمان

کان به زه در می‌نیامد یک زمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش شانزدهم » بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل

 

آن زمان کاین بود شهر مردمان

من کجا بودم ندانم آن زمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش شانزدهم » بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل

 

من کجا بودستم آخر آن زمان

یا کجااند این زمان آن مردمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

گفت این تعجیل چیست ای مردمان

گفت ابراهیم ادهم این زمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش نوزدهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة عشره

 

نی بگنجی در زمین ودر زمان

بردهٔ از کبر سر در آسمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و یکم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

چون ز عمر خود نمیدید او امان

زود زود آن حرف میگفت آن زمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و دوم » بخش ۲ - الحكایة ‌و التمثیل

 

کرد حالی روی سوی آسمان

گفت شاهی زو درآموز این زمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و دوم » بخش ۶ - الحكایة ‌و التمثیل

 

عاقبت بر جست از جای آن زمان

کرد چون دیوانهٔ سر بآسمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و دوم » بخش ۱۱ - الحكایة ‌و التمثیل

 

مرد مجنون گفت ای کاش این زمان

از برای محکمی آسمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و دوم » بخش ۱۲ - الحكایة ‌و التمثیل

 

تو طعامم میفرستی ز آسمان

شکر من بر میفرستم هر زمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و سوم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل

 

بوسعید مهنه گفت ای مردمان

آب چون آرد فلانی این زمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

گفت کیست آخر بگو از مردمان

کو بکم زین هست قانع این زمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و پنجم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

امت پیغامبر آخر زمان

یافتند از مسخ گردیدن امان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و ششم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

گر به بینی خواهرم را یک زمان

تیر مژگانش کند پشتت کمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل

 

کار گو چون مردمان کن هر زمان

تا کنم من نیز هم چون مردمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سیهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

گرچه پشتی کوژ بودش چون کمان

تیر آهش میگذشت از آسمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سیهم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل

 

مینشاند بر زمینم هر زمان

زآنکه میتابد چو ماه آسمان

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و یکم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل

 

گفت هین ای خواجه زنهار الامان

ورنه در آتش بسوزم این زمان

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۸
sunny dark_mode