گنجور

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۲۹

 

باز می‌کرد از ثریا تاثری

هر سر پیکان، به روی او، دری

عمان سامانی
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۳۱

 

هان و هان ای جوهر خاکستری

زنگ این آیینه می‌باید بری

عمان سامانی
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۳۳

 

هرچه باشد تو علی را دختری

ماده شیرا کی کم از شیر نری؟!

عمان سامانی
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۳۷

 

شش جهت در نرد عشق آن پری

می‌کند با مهره دل، ششدری

عمان سامانی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۹ - قصه گرگ با رسول خدا(ص)

 

کرد در آخر ز نیکو گوهری

کوکب بخت حلیمه یاوری

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴۰ - وقایع بعد از قتل

 

پس مرا کن در هدایت رهبری

کز دری شاید برون آرم سری

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴۳ - دفن اجساد شهدا

 

هر کف خاکش به سان مادری

در بغل بگرفته جسم بی‌سری

صامت بروجردی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مثنوی پیک صبا

 

کای بدین حسن ملک رشک پری

دلبر بی باک و یار سرسری

وفایی مهابادی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش یک » سایر اشعار » شماره ۲۷ - ترکیب بند

 

دوش باز آمد به خواب من پری

میکنم امروز دیوانه‌گری

برنتابد قوّت بازوی عشق

پنجه تقوی بدان زور آوری

در علاج کار دل بیچاره ماند

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۱ - عبدالاقدر

 

عارضت خورشید اوج دلبری

صورتت رشک بتان آزری

برهمن بیند اگر زلف تو را

کافرم گر نگذرد از کافری!

در شب زلفت دلم ره گم کند

[...]

طغرل احراری
 

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۴ - دربیان اینکه حیات خودی از تخلیق و تولید مقاصد است

 

باطلِ دیرینه را غارتگری

فتنه در جِیبی، سراپا محشری

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۰ - در حقیقت شعر و اصلاح ادبیات اسلامیه

 

آشیانی برق و تندر در بری

از کنام جره بازان برتری

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۲ - در شرح اسرار اسمای علی مرتضی

 

گر بنا سازی نه دیوار و دری

خشت از خاک تو بندد دیگری

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۴ - حکایت طایری که از تشنگی بیتاب بود

 

ای که می خواهی ز دشمن جان بری

از تو پرسم قطره ئی یا گوهری؟

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۵ - حکایت الماس و زغال

 

از حقیقت باز بگشایم دری

با تو می گویم حدیث دیگری

اقبال لاهوری
 
 
۱
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۲۷
sunny dark_mode