گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلع‌الانوار » بخش ۸ - حکایت جوان مردان تشنه

 

بر دگران برد چو آن آب سرد

آن همه را نیز نماند آب خورد

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلع‌الانوار » بخش ۹ - حکایت جوان مردی شیر خدا

 

تا به چنان کش مکش از دستبرد

شد ز دو سو آلت پیکار خرد

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلع‌الانوار » بخش ۱۰ - حکایت شیر فروش متقلب

 

آنکه جهان سوختهٔ شیر کرد

سوخته شد ناگه از آن شیر سرد

امیرخسرو دهلوی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۱ - ده نامه

 

باز ازین سنگ وز پولاد سرد

آتش سوزنده پدیدار کرد

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۲ - در صفت عاشق شدن جوانی

 

گوشه تنهایی و رخسار زرد

از همه آفاق دلش گشته سرد

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۲ - در صفت عاشق شدن جوانی

 

ماند لب خشک و دو رخسار زرد

دیده خونبار و دلی پر ز درد

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۲۶ - رفتن خادمه از بر عاشق نزدیک معشوق

 

می نتواند که ز من بگذرد

قوت آن نی که به من بنگرد

صوفی محمد هروی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۲ - آغاز سخن

 

از صف خود عشق جدا گشت فرد

تاخت به میدان و طلب کرد مرد

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۳ - در سپاسگزاری

 

پویه‌ده ابلق گیتی نورد

گرم‌کن زردهٔ آفاق گرد

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۶ - حکایت

 

آن سخن تازهٔ پر سوز و درد

برد و به شه داد فرستاده مرد

وحشی بافقی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم

 

مرد تمام آن که نگفت و بکرد

وانکه بگوید، بکند نیم مرد

و آن که بگوید نکند زن بود

نیم زن است آن که نگفت و نکرد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش اول - قسمت اول

 

زآنکه استکمال تعظیم او نکرد

ورنه نسیان در نیاوردی نبرد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش اول - قسمت اول

 

نوبت پیری چو زند کوس درد

دل شود از خوشدلی و عیش فرد

شیخ بهایی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
sunny dark_mode