گنجور

حمیدالدین بلخی » سفرنامهٔ منظوم » آغاز کتاب

 

بنشینم چو تابه، بر آتش

ساکن و ثابت و، مسلّم و خوش

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » سفرنامهٔ منظوم » آغاز کتاب

 

دشمنان را به تیغِ خویش مکُش

دست رنگین مکن به خون شِپُش

حمیدالدین بلخی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب القرد و السلحفاة » بخش ۲

 

هست چون مار گرزه دولت دهر

نرم و رنگین و اندرون پرزهر

در غرورش، توانگر و درویش

شاد همچون خیال گنج اندیش

نصرالله منشی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان

 

صبح مفرد رو حمایل کش

در رکابت نفس برآرد خوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۹ - صفت سمنار و ساختن قصر خورنق

 

چوب اگر بازداری از آتش

خام ماند کباب سختی کش

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۰ - داستان بهرام با کنیزک خویش

 

چار گوهر ز گوش گوهر‌کَش

برگشاد آن نگار حورا‌فَش

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۹
sunny dark_mode