فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۹ - نامه نوشتن رامین به مادر و آگاه شدن موبد
ترا تا پیر گشتی آز بیش است
دلم زین آز تو بسیار ریش است
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » ترکیبات و ترجیعات » شمارهٔ ۴ - مرثیه برای رشیدالدین
غم تو بر دلم مگر نیش است
که همه ساله در عنا ریش است
غم تو من کشم که مسعودم
که به جان غم کشیدنم کیش است
موی بر فرق گوئیم تیغست
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۵ - اندر ذکر و یاد کردن
کار نادان کوتهاندیش است
یاد کردن کسی که در پیش است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۵۲ - اندر ایثار
زانکه درویش را دلی ریش است
از دل ریش صدقه زان بیش است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۴۷ - محمدت در حرکت و سیر و رنج بردن
نه همه ساله نوبت عیش است
مزهٔ عیش مرگ در جیش است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۴۸ - فیالادب و شرفالنّفس
راه حق پر ز دین و پر کیش است
گرت خوش نیست راه در پیش است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۲۲ - اندر بد دلی خویش گوید
از پی آن چنان بداندیش است
کش غم جان ز عشق نان بیش است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۲۲ - اندر بد دلی خویش گوید
هست معذور اگر بداندیش است
که جهان را بدی ز به پیش است
ادیب صابر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹
جانا لب و غمزه تو نوش و نیش است
زان روح به راحت است و زین دل ریش است
زان غمزه و لب که دلبریشان کیش است
هر چند که رنج هست راحت بیش است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴ - آمرزش خواستن
بلی از فعل من فضل تو بیش است
اگر بنوازیام بر جای خویش است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸ - ستایش اتابک اعظم شمسالدین ابوجعفر محمدبن ایلدگز
زمین زیر عنانش گاو ریش است
اگرچه همعنان گاومیش است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
که از تدبیر ما رأی تو بیش است
همه گفتار تو بر جای خویش است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۳ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو
به خاک پای او کز دیده بیش است
بدو سوگند من بر جای خویش است
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش
ساقی پی بارگیم ریش است
می ده که ره رحیل پیش است
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه
زآن چاه گشاده سر که پیش است
دریافتنش به جای خویش است
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۸ - حکایت
خنده که نه در مقام خویش است
در خورد هزار گریه بیش است
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۰ - خواستاری ابنسلام لیلی را
گفتند سخن به جای خویش است
لیکن قدری درنگ پیش است
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی
سالی است که شد عروس و بیش است
با مهر تو و به مُهر خویش است
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند
هر سر که به وقت خویش پیش است
سیلیزدهٔ قفای خویش است
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند
گفتی که ره رحیل پیش است
وین گم شده در رحیل خویش است