فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۴ - سخن دقیقی
هران کز میان باره انگیزند
بگرداندش پشت و بگریزند
خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹
گویند هر آن کسان که با پرهیزند
زآنسان که بمیرند چنان برخیزند
ما با می و معشوقه از آنیم مدام
باشد که به حشرمان چنان انگیزند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۷۴ - فی الشّوق
چون مر او را ازو برانگیزند
اختران پیش او فرو ریزند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الرّابع: فی صفة العقل واحواله وافعاله و غایة عنایته و سبب وجوده » بخش ۳ - فی اَنّ العقل سلطان الخلق و حجّة الحق
در سخا کند و در جفا تیزند
همچو بهمان بهمن انگیزند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۳۳ - اندر حشر و نشر الناس کما یعیشون یموتون و کما یموتون یحشرون
باش تا خلق را برانگیزند
تا کیند از درون چنان خیزند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۴۹ - فی ذمِ حبّ الدّنیا و منع شرب الخمر
زان چنان خون که از لگد ریزند
پس ز تابوت خم برانگیزند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۵۸ - در صفت اهل تصوّف
باش تا روز حشر برخیزند
همه در دامنِ دل آویزند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۱۱ - فی مذمةالاعداء و نصیحةالاولیاء
زان خصومت که با من انگیزند
زود چون مرد فرد بگریزند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۳ - در صفت جاهجویان و زر طلبان و درویشان صورت گوید
همه از جهد و جود پرهیزند
همه از علم و حلم بگریزند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۳ - در صفت جاهجویان و زر طلبان و درویشان صورت گوید
همه ز آواز خود بپرهیزند
از همآواز خویش بگریزند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز
کنون گر خون صد مسکین بریزند
ز بند یک قراضه برنخیزند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین
که چون شیران بدان خنجر ستیزند
بِدو خون بسی خرگوش ریزند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۲ - مردن مریم و تعزیتنامهٔ شیرین به خسرو از راه باد افراه
به همت هندوان چون برستیزند
ز شاخ خشک برگ تَر بریزند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دادن پدر لیلی را به ابنسلام
زان زر که به یک جوَش ستیزند
میریخت چنانکه ریگ ریزند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۳ - وفات یافتن ابن سلام شوهر لیلی
با حربهٔ مرگ اگر ستیزند
افتند چنانکه بر نخیزند
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان
دانه در خاک شور میریزند
سرمه در چشم کور میبیزند
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۶ - ستایش سخن و حکمت و اندرز
از پی دوزخ آتش انگیزند
نفط جویند و طلق را ریزند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۲ - در صفت جان و اثبات توحید کل فرماید
نمیدانند ایشان خود چه چیزند
که ایشان جوهر ذات عزیزند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۳ - سؤال کردن یکی از حسین منصور در دریافتن اسرار کلّ و جواب دادن او مسائل را
که در بغداد چونت خون بریزند
حقیقت جملگی بردارویزند
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۳۶
چون خمر تو در ساغر ما در ریزند
پنهان شدگان این جهان برخیزند
هم امت پرهیز ز ما پرهیزند
هم اهل خرابات ز ما بگریزند