گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۷ - رسیدن پیگ رامین به مرو شاهجان و آگاه شدن ویس از آن

 

همه مردان به زن دیدن دلیرند

به مهر اندر چو رامین زود سیرند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

در آن شهری چرا آرام گیرند

که عذری در گناهی نپذیرند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۱۵۵

 

گفت خوبان چو پرده برگیرند

عاشقان پیششان چنین میرند

عین‌القضات همدانی
 

حمیدالدین بلخی » سفرنامهٔ منظوم » آغاز کتاب

 

گرچه در اطلسند و تعبیرند

قالب نفس های تزویرند

حمیدالدین بلخی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز

 

پری‌رویان کزان کشور امیرند

همه در خدمتش فرمان‌پذیرند

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او

 

گه سختی تن‌آسانی پذیرند

تو گویی دست و ایشان پای گیرند

نظامی
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

بدو گشته غنی از خود فقیرند

بدو زنده شوند از خود بمیرند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۸ - در جواب دادن ابلیس در اعیان فرماید

 

تو شاهی و همه در تو اسیرند

نمیری و همه پیش تو میرند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

جفا زیشان مبین کایشان اسیرند

اسیرانت کجای دست گیرند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

چنان اینجا گرفتار و اسیرند

اسیرانت کجا دست تو گیرند

عطار
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲۱ - داستان مرد لشکری و کودک و گربه و مار

 

گفت خوبان چو پرده برگیرند

عاشقان پیششان چنین میرند

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲۱ - داستان مرد لشکری و کودک و گربه و مار

 

گفت خوبان چو پرده برگیرند

عاشقان پیششان چنین میرند

ظهیری سمرقندی
 
 
۱
۲
۳