فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۷ - رسیدن پیگ رامین به مرو شاهجان و آگاه شدن ویس از آن
همه مردان به زن دیدن دلیرند
به مهر اندر چو رامین زود سیرند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را
در آن شهری چرا آرام گیرند
که عذری در گناهی نپذیرند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۵ - حکایت مرغ با گبر
کز تو این مکرمت بنپذیرند
مرغکان گرچه دانه برگیرند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۶۱ - فصل فی شرائط صلوة الخمس والمناجات والتضرّع والخشوع والوقار والدعاء
با نیازت به لطف برگیرند
بینیازت نماز نپذیرند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح » بخش ۹ - حکایت در کمال عشق و عاشقی
گفت خوبان چو پرده برگیرند
عاشقان پیششان چنین میرند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۱۹ - در دوازده برج گوید
گرچه شاگرد حکم تقدیرند
همه نقش خیال و تزویرند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۷ - فی مثالب شعراء المدّعین
یا طلبکار زرق و تزویرند
یا جهان را به حسبه میگیرند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۶ - در هجو شعراء بد گوید
گربه شکلند و موش تأثیرند
خانهٔ مردمان از آن گیرند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۴ - فی افتخار نفسه علی اهل عصره
همه بازان این جهان پیرند
یا مگسخوار یا ملخگیرند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز
پریرویان کزان کشور امیرند
همه در خدمتش فرمانپذیرند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او
گه سختی تنآسانی پذیرند
تو گویی دست و ایشان پای گیرند
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
بدو گشته غنی از خود فقیرند
بدو زنده شوند از خود بمیرند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۸ - در جواب دادن ابلیس در اعیان فرماید
تو شاهی و همه در تو اسیرند
نمیری و همه پیش تو میرند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۴ - در سؤال کردن مرید از حضرت شیخ که شیطان مرا زحمت میدهد و جواب دادن شیخ مرید را فرماید
همه اینجایگه مانده اسیرند
که چون مردارناگاهی بمیرند
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
جفا زیشان مبین کایشان اسیرند
اسیرانت کجای دست گیرند
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
چنان اینجا گرفتار و اسیرند
اسیرانت کجا دست تو گیرند
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲۱ - داستان مرد لشکری و کودک و گربه و مار
گفت خوبان چو پرده برگیرند
عاشقان پیششان چنین میرند
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲۱ - داستان مرد لشکری و کودک و گربه و مار
گفت خوبان چو پرده برگیرند
عاشقان پیششان چنین میرند