بخش ۷ - فی مثالب شعراء المدّعین
چون ستودی بسی عدولان را
سخنی گوی بوالفضولان را
آنکه بیآلتند و بیمایه
همه عریان چو کیر بیخایه
یا طلبکار زرق و تزویرند
یا جهان را به حسبه میگیرند
شعر برده به گازر و جولاه
خواسته زو بهای کفش و کلاه
همچو خلقانیان کهن پیرای
کرده یک شعر را دو گرده بهای
همچو سگ در به در به دریوزه
خوانده مر زهر را شکر بوزه
مدح شاهان به عامیان برده
دیو را هوش خویش بسپرده
یک رمه ناحفاظ و نابینا
در عبارت فرخچ و نازیبا
جای خلخال تاج بنهاده
شعرشان همچو ریششان ساده
هیچ نشناخته معانی را
بد زبانی ز خوش زبانی را
تابه از آفتابه نشناسند
شکل چرخ از ذوابه نشناسند
نزد ایشان کراسه با کاسه
هست یکسان چو تاس با تاسه
شاه را مدحت امیر برند
میر را در علو به تیر برند
عامیان را خدایگان خوانند
مهتران را به پاسبان خوانند
مدح و ذم نزدشان چو یکسانست
کس زنشان چو خانه ویرانست
همه محتاج لقمهٔ نانند
همه بیآلتند و حیرانند
همه ناشسته روی و منحوسند
همه تطفیل خوی و جاسوسند
همه با روی و طلعت شومند
زان همه ساله خوار و محرومند
بیزبانی ورا زبانی کرد
آلت خویش بیزبانی کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نقد افرادی میپردازد که به مدح و ثنای شخصیتهای قدرتمند میپردازند، اما خود فاقد هرگونه ارزش و صلاحیتاند. او به آنها اشاره میکند که بدون ابزار و مایه، تنها به دنبال ریا و فریب هستند و شعرشان را به بهای ناچیز و بیمحتوا میفروشند. این افراد در تقلید از شاعران قدیم، سطحینگر و نادان هستند و حتی معانی شعر را نمیفهمند. شاعر متذکر میشود که مدح و ذم برای این افراد هیچ تفاوتی ندارد و همگی در پی لقمهای نان و دنیای فاسد هستند. در نهایت، به بیارزشی و ناهنجاریهای آنها اشاره میکند و وضعیت شان را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: زمانی که مدح و ستایش زیادی از کسانی میکنی که به راه نادرست رفتهاند، در مورد سخنان بیهودهگویان نیز چیزی بگو.
هوش مصنوعی: کسی که بدون ابزار و بیارزش است، مانند فردی عریان و بیپناه به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: یا مردم به دنبال فریب و تظاهر هستند یا اینکه دنیا را با قدرت و زور در دست میگیرند.
هوش مصنوعی: شاعر به کارگر فرش و خیاط مراجعه کرده و از آنها درخواست میکند تا قیمت کفش و کلاه را بگویند.
هوش مصنوعی: چنان که مردم قدیم، برای یک شعر دو قسمت باارزش و خاصیت درست کردهاند.
هوش مصنوعی: شبیه به سگی که در کوچه و خیابان در حال گدایی است، زهر را به شکر تشبیه میکند.
هوش مصنوعی: ستایش شاهان در چشم مردم عادی، مانند این است که دیو عقلش را تسلیم کرده است.
هوش مصنوعی: گروهی از گوسفندان که حفاظت نشده و نابینا هستند، در شرایطی بینظم و ناخوشایند به سر میبرند.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعری به سادگی و زیبایی شعر خود اشاره میکند. او میگوید که شعرش به قدری دلنشین و زیباست که میتواند به جای تاج، خود را با خلخال زینت ببخشد، و این سادگی همانند ریش اوست. به عبارتی دیگر، زینت شعر او از نوعی زیبایی ساده و طبیعی برخوردار است.
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند معانی را به درستی درک کند، مگر با زبان خوش و زیبا.
هوش مصنوعی: آفتابه را با تابه اشتباه نگیرید و شکل چرخ را نیز از دواب (حیوانات بارکش) تمییز نکنید.
هوش مصنوعی: در نظر آنها، کراسه و کاسه هیچ تفاوتی ندارند، همانطور که تاس و تاس دیگر نیز برابرند و هیچکدام بر دیگری برتری ندارند.
هوش مصنوعی: در جوامع گوناگون، وقتی از عالیترین مقام یاد میشود، نفر دوم یا مقام پایینتر ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد. به عبارت دیگر، هر کس که به دیگری بالاترین مقام را نسبت میدهد، ممکن است خود را در سایه او ببیند و به نوعی از نظر رتبه کاسته شود.
هوش مصنوعی: مردم عادی را خدایان مینامند و بزرگترها را پاسبان خطاب میکنند.
هوش مصنوعی: مدح و نکوهش برای آنها هیچ تفاوتی ندارد، مانند اینکه کسی در خانهای ویران زندگی کند.
هوش مصنوعی: همه انسانها به نان و غذا نیاز دارند و بدون ابزار و وسایل لازم برای تأمین آن، در سردرگمی و مشکل هستند.
هوش مصنوعی: همه افرادی که آلوده و ناپاک هستند، تحت تأثیر ویژگیهای بد خود، شبیه به هم هستند و به نوعی رفتارهای یکدیگر را زیر نظر دارند.
هوش مصنوعی: همه به خاطر ظاهر زیبا و چهرهی خود، خوار و deprived هستند و هر سال این موضوع ادامه دارد.
هوش مصنوعی: ناگفتهها و زباننازکسرایی ما را به سخن گفتن وا میدارد؛ حتی وقتی که به نظر میرسد حرفی برای گفتن نداریم، ابزار و احساسات ما خودشان به نوعی بیان میشوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.