گنجور

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۹

 

جوان بودم و پنبه فخمیدمی

چو فخمیده شد دانه برچیدمی

رودکی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود

 

چو آن چهرهٔ خسروی دیدمی

از آن نامداران بپرسیدمی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۵ - سخن دقیقی

 

همه ساله زین روز ترسیدمی

چو او را به رزم اندرون دیدمی

فردوسی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة العشرون - فی السکباج

 

گه بر بساط عشرت دامن کشیدمی

گاهی ز دست خوبان باده چشیدمی

از آب جز نشان پیاله نجستمی

در خواب جز خیال چمانه ندیدمی

حمیدالدین بلخی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵ - در سابقهٔ نظم شرفنامه

 

کز آن باغ رنگین رطب چیدمی

و زو دادمی هر که را دیدمی

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را

 

مگر ناله شاه نشنیدمی

نه روزی بدین روز را دیدمی

نظامی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۱۰۳

 

بزرگ جهان! گر توانستمی

به جان خاک صدر تو بخریدمی

بپرسیدمت در چنین عارضه

وگر روی بودی نپرسیدمی

تو دانی که گر وصل ممکن بدی

[...]

ظهیر فاریابی
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰۳ - بقیهٔ قصهٔ پیر چنگی و بیان مخلص آن

 

چشم بسته عالمی می‌دیدمی

وَرد و ریحان بی کفی می‌چیدمی

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۷ - وحی آمدن موسی را علیه السّلام در عذر آن شبان

 

کاش از خاکی سفر نگزیدمی

همچو خاکی دانه‌ای می‌چیدمی

مولانا
 

سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۴ - حکایت در معنی سلامت جاهل در خاموشی

 

در آیینه گر خویشتن دیدمی

به بی‌دانشی پرده ندریدمی

سعدی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۳۹

 

پیش از این من کاشکی عشقت نمی ورزیدمی

تا به گوش خود جفا از دیگران نشنیدمی

این همه رسوایی از عشقت نرفتی بر سرم

روز اول چشم اگر از دیدنت پوشیدمی

کاش من حجام بودم تا به وقت سر تراش

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۱ - بوسه بر باد

 

که گر بر درش جای خود دیدمی

بر این نامه خود را بپیچیدمی

سلمان ساوجی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴۳

 

گر از شاخ دولت گلی چیدمی

نسیمی ز کوی تو بشنیدمی

به بوی نو جانم خریدی صبا

اگر من بدان دولت ارزیدمی

ز کویت سگی گر رسیدی به من

[...]

کمال خجندی
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۳

 

از گلشن رویش اگر یکبارگی گل چیدمی

از جمله گل‌های چمن دامن به کلی چیدمی

لطفش اگر یک ره مرا از خاک ره برداشتی

چون گَرد گِرد کوی او دایم به سر گردیدمی

گر دم ندادی دم به دم، پنهان به زیر لب مرا

[...]

ناصر بخارایی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴۲

 

من شبی در خواب عکس روی او گر دیدمی

زیر نعلین تو چون خاک رهت گردیدمی

گر مرا بودی مجال خاک بوس حضرتت

صد هزاران دردت از سر تا قدم برچیدمی

ور صبا از کوی تو بویی نیاوردی برم

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
۱
۲