|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیتها از عشق و اشتیاق خود به معشوق سخن میگوید. او میگوید اگر امکان داشت، تمام وجود خود را برای معشوق میفروخت. در شرایط خاصی که معشوق را میبیند، از او سوال نمیکند، زیرا میداند که اگر وصالی ممکن باشد، هرگز فراق را نمیپذیرد. با این حال، به عنوان یک دوستدار، وقتی معشوق را در آن شرایط میبیند، خود را در حالتی خاص احساس میکند.
هوش مصنوعی: ای بزرگ جهان! اگر امکانش بود، با جان خود، بر صدر تو جا میگذاشتم.
هوش مصنوعی: از تو پرسش میکردم در چنین موقعیتی، اما اگر چهرهات در دسترس بود، هرگز نمیپرسیدم.
هوش مصنوعی: تو میدانی که اگر امکان وصل وجود داشت، هرگز جدایی از تو را انتخاب نمیکردم.
هوش مصنوعی: اما وقتی که تو را در آن حال دیدم که من دوستدار توام، احساساتم را نمیتوانم بیان کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جوان بودم و پنبه فخمیدمی
چو فخمیده شد دانه برچیدمی
چو آن چهرهٔ خسروی دیدمی
از آن نامداران بپرسیدمی
کز آن باغ رنگین رطب چیدمی
و زو دادمی هر که را دیدمی
در آیینه گر خویشتن دیدمی
به بی دانشی پرده ندریدمی
ز هر گلستانی گلی چیدمی
ز هر غنچهای خردهای دیدمی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.