سمن برگ روی همایون جمال
پریدخت نام همایون به فال
روان کرد از تنگ شکر شکر
برون کرد از آن درج گوهر گهر
به شکر طراوت به یاقوت داد
رطب را ز شیرین شکر قوت داد
به یاقوت بشکست نرخ نبات
برانگیخت آتش ز آب حیات
عقیقش ببرد آب را در عدن
چو طوطی شکرخای شد در سخن
که ای گلبن باغ فرماندهی
به قد راستی را چو سرو سهی
چو سوسن سراسر زبان بینمت
به دل راست کج چون کمان بینمت
چو سروت اگر راستی پیشه بود
چو از بنده آزاد کشتی چه بود
تو آتش زبانی و قول تو باد
خدایا چنین کس هوائی مباد
گهت شمسه در بر بگیرد به مهر
گهی آذرافروز خورشیدچهر
کنون خود قمررخ هواخواه تست
گلستان رویش سمنراه تست
کجا با من افتی که افتادهام
دلم کی دهی چون که دلدادهام
ولیکن چرا آب خود میبرم
چو شمع از درون خون خود میخورم
اگر سروی آزاد گشتم ز تو
وگر آنکه عمری گذشتم ز تو
ز لعل لبت تا چشیدم سخن
دم بی سخن برنیاید زمن
ز مهر تو تا پرتوی یافتم
رخ از مهر تابنده برتافتم
کنون حاصلم از تو بیحاصلی است
ز مهر تو جلدیم بیکاهلی است
من آن مرغ زارم که در مرغزار
نوا میزدم بر سر شاخسار
به طرف چمن آشیان داشتم
هوای گل گلستان داشتم
گهی میچریدم چو آهو به راغ
گهی میپریدم چو بلبل به باغ
ز هر گلستانی گلی چیدمی
ز هر غنچهای خردهای دیدمی
گهی دیده بر نرگس مست بود
گهی دست لاله بر دست بود
چو سرو از لب چشمها رستمی
وطن بر سر چشمها بستمی
گهی میل سرو سهی کردمی
گهی با ریاحین به سر بردمی
کنون حاصلم از تو سودائی است
نصیبم ز بهر تو رسوائی است
درین کنج معموره تنگای
چه پایم که زین سان فتادم ز پای
نه یاری که با او برآرم دمی
نه راهی که با کس بگویم غمی
به خوبی اگر یار کم داشتم
ترا در جهان یار پنداشتم
چو دیدم به هر حال مست آمدی
به دل قلب و بس نادرست آمدی
برو کز توام چاره، تنهائی است
ز درد تو درمان، شکیبائی است
به باد ار چه دادم به بوی تو دل
کنون برگرفتم ز روی تو دل
منم خاک راهت ز من درگذر
چو خاکم مکن خوار آبم مبر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه به زبان فارسی است که به وصف زیبایی و جذابیت معشوق پرداخته است. شاعر از سمبلهایی چون سمن، گل، یاقوت و شکر برای توصیف زیبایی معشوق استفاده میکند و احساسات و آرزوهایش را به تصویر میکشد. او در بخشی از شعر به عشق و وابستگیاش اشاره میکند و میگوید که چقدر از عشق معشوقش رنج میبرد و دلتنگیاش به حدی است که احساس تنهایی میکند. شاعر در نهایت از معشوق میخواهد او را فراموش نکند و از او درخواستی تواضعآمیز دارد که به خاطر عشقش به او، از او دور نشود. این شعر احساسات عمیق عاشقانه را به زیبایی بیان میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جمال یک دختر پرندة زیبا اشاره دارد و نام او را خوش یمن و مبارک توصیف میکند. به طور کلی، شاعر از زیبایی او و تأثیر مثبتی که بر زندگی و سرنوشت دارد صحبت میکند.
هوش مصنوعی: عشق و احساسات زیبا و شیرینی از دل و جان انسان سرچشمه میگیرد و توانایی ایجاد زیبایی و ارزشهای گرانبهایی را دارد. این احساسات میتوانند همچون جواهراتی درخشان و با ارزش ظاهر شوند.
هوش مصنوعی: به خاطر طراوت و تازگی، رطب (خرما) مانند یاقوت به ما هدیه داده شده است و شیرینیاش ما را قوت و انرژی میبخشد.
هوش مصنوعی: قطعهای از شعر به احساساتی اشاره دارد که با زیبایی و زندگی مرتبط است. یاقوت به عنوان نمادی از زیبایی و درخشش معرفی میشود و با شکسته شدن آن، نشانهای از آغاز تحول و تغییر را ارائه میدهد. به عبارتی، گلی که به خاطر زیباییاش برانگیخته شده، میتواند آتش عشق و زندگی را با آبی که نماد حیات است، شعلهور کند. این بیان به ارتباط عمیق زیبایی و حیات اشاره دارد و نشان میدهد که طبیعت چگونه میتواند احساسات عمیقی را در انسان بیدار کند.
هوش مصنوعی: سنگ عقیق او، مانند طوطیای که شکرین سخن میگوید، آب را در باغ عدن میبرد.
هوش مصنوعی: ای گلزار فرمانروایی، قد و قامتت راست و استوار همچون سرو بلند است.
هوش مصنوعی: زمانی که تو را میبینم، مانند گل سوسن، زیباییات در همه جا فراگیر است. اما برخلاف ظاهر زیبا، در دل من به شکلی پیچیده و کج مانند کمان احساساتم قرار داری.
هوش مصنوعی: اگر تو مانند سرو راست و استوار باشی، دیگر چه نیازی است که بندهات را آزاد کنی؟
هوش مصنوعی: تو زبانت مانند آتش است و سخنانت بیثبات همچون باد. خداوندا، امیدوارم که شخصی با این ویژگیها وجود نداشته باشد.
هوش مصنوعی: گاهی خورشید شما را در آغوش میگیرد و گاهی چهرهتان مانند آتش میدرخشد.
هوش مصنوعی: هماکنون من همچون ماهی درخشان به دنبال تو هستم، زیرا زیباییات همچون گلستانی زیباست که راهی به سوی آن میجویم.
هوش مصنوعی: کجا به من برخوردی که در حال سقوط هستم؟ زمانی که دلم را به کسی دادهام، چه زمانی دلت را به من میدهی؟
هوش مصنوعی: اما چرا آب خود را میبرم؟ مانند شمعی که از درون خود میسوزد و خون خود را میخورد.
هوش مصنوعی: اگر من از تو آزاد شوم، یا اگر تمام عمری را بدون تو بگذرانم،
هوش مصنوعی: زمانی که از لعل لبت (روانی مادری) سخن میگویم، از آن زیبایی و شیرینی، زبانم نمیتواند چیزی بگوید و بیکلام میماند.
هوش مصنوعی: از محبت تو چنان درخشش و نوری یافتم که چهرهام را از عشق تو روشن و تابناک کردهام.
هوش مصنوعی: حال من از عشق تو به جایی نرسیده و با اینکه محبت تو را در دل دارم، همچنان در حالت بینتیجهای به سر میبرم.
هوش مصنوعی: من آن پرندهای هستم که در دشت و مرتع آواز میخواندم و بر روی شاخههای درختان نشسته بودم.
هوش مصنوعی: به سوی چمن میرفتم و در دل هوا و آرزوی گلهای باغ داشتم.
هوش مصنوعی: گاهی مانند آهو در دشت در حال خیال و سرخوشی میچرخیدم و گاهی مانند بلبل با شوق و نغمهخوانی در باغ پرواز میکردم.
هوش مصنوعی: من از هر گلستان گلی چیدم و از هر غنچهای تکهای دیدم.
هوش مصنوعی: گاه چشمانش به زیبایی نرگس خیره میشود و گاه دستش به زیبایی گل لاله در دست دیگران حرکت میکند.
هوش مصنوعی: به مانند سرو، از نگاههایم رستمی را میسازم که سرزمینم را بر روی پلکهایم قرار دادهام.
هوش مصنوعی: گاهی به سمت زیبایی و قامت همچون سرو میرفتم و گاهی با گلها و عطر آنها وقت میگذراندم.
هوش مصنوعی: حالا چیزی که به دست آوردهام، یک حس عاشقانه است و در عوض، رسوایی و دردسرهای عشق تو نصیب من شده است.
هوش مصنوعی: در این مکان کوچک و محدود، احساس گرفتار بودن میکنم. نمیدانم چرا اینگونه به زمین افتادهام و نمیتوانم برخیزم.
هوش مصنوعی: نه دوستی دارم که لحظهای با او شاد باشم، و نه راهی دارم که با کسی دربارهی غصهام صحبت کنم.
هوش مصنوعی: اگر در زندگی دوستان کمی داشتم، تو را در دنیا به عنوان بهترین دوست میشناختم.
هوش مصنوعی: وقتی دیدم در هر حال بطور مست و سرمست وارد دلم شدی، متوجه شدم که این احساس درست و واقعی نیست.
هوش مصنوعی: برو، زیرا دوری از تو تنها راه حل است. درد تو را تنها صبر و شکیبایی درمان میکند.
هوش مصنوعی: هرچند که دل خود را به باد سپردم و به یاد تو دلم را به آن سپردم، اکنون دوباره از چهرهات دل برمیدارم.
هوش مصنوعی: من مانند خاکی هستم که در مسیر تو افتادهام، پس از کنارم بگذر و مرا کوچک نشمار، زیرا آب را از من دور نکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.