گنجور

 
۱
۲
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین

 

که بودَ انْدر زَمانه شهریاری؛

به شاهی کامگاری بَخْتْ‌یاری.

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۵ - آگاه شدن موبد از رفتن رامین نزد ویس

 

کنون باری نه مستی هوشیاری

به جای خویش فرخ شهریاری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را

 

مگر ما را دهد دادار یاری

برافروزد چراغ بختیاری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۹ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

ز روی دوستی شایسته یاری

ز روی نام زیبا شهریاری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور

 

مهندس گفت کردم هوشیاری

دگر اقبال خسرو کرد یاری

۱ بیت
نظامی
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل

 

ندادش دست دولت هیچ یاری

ز بی دولت نیاید شهریاری

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان

 

اگر درویشی وگر شهریار‌ی

چو یارت اوست پس زو خواه یاری

۱ بیت
عطار
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۰۲ - در بیان آنکه کارهای دنیا همه بازی است و در آن کارها هیچ فائده و حاصلی نیست. همچنانکه کودکان یکی پادشاه شود و یکی وزیر و یکی سرهنگ و یکی امیر و بعضی لشکر. بدان هیچ قلعه و ولایتی حاصل نشود. اینهمه عمر ضایع کردن باشد در بی فائدگی. چون پیر شوند و بزرگ از آن پشیمان گردند و گویند که چرا عوض بازی علم و ادب نیاموختیم. سب جهل خواری و بینوائی میکشیم. اکنون عمر دنیا را حالت طفلی دان، و شهوات و شاهدان و جاه و مال را آن بازی دان که در آن حاصلی نیست جز پشیمانی. و آخرت را حالت پیری دان که بر تو مکشوف میشود که آنچه شیرین مینمود تلخ بود، و آنچه جاه چاه، و آنچه خوب زشت، الی مالانهایه. چنانکه حق تعالی میفرماید انما الدنیا لعب و لهو و زینة. زینت از آن میفرماید که ذاتش از خود خوب نیست بتزیین خوب مینماید. و در سورۀ دیگر میفرماید که زین للناس حب الشهوات. مزین نمود شهوات خود را بخلق همچون مس زراندود و یا چون عجوزۀ آراسته بظاهر خوب و بباطن زشت، خویش دروغ و زشتیش راست چنانکه قلب

 

گرچه اینرو دهد ترا یاری

پاس دار و گذر ز اغیاری

۱ بیت
سلطان ولد
 

اوحدی » منطق‌العشاق » بخش ۵۶ - نامهٔ هشتم از زبان معشوق به عاشق

 

ببر کین و مبر پیوند یاری

که می‌ترسم که: خود طاقت نیاری

۱ بیت
اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۲۸ - صفت تاثیر اجرام سماوی در عالم کون و فساد

 

ثابتی در مزاج سیاری

واقعی در ازای طیاری

۱ بیت
اوحدی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۶

 

جام ساقی پر مئی آری

همدم نائی و نئی آری

گر تو گوئی میَم مئی آری

ور تو گوئی نیَم نیی آری

این عجب بین که جامع همه شی

[...]

۵ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵۳ - پاسخ دادن شیرین، خسرو را

 

بدان کانجا که باشد شرط یاری

نه شاهی گنجد و نه شهریاری

۱ بیت
سلیمی جرونی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۱۹ - یاری کردن شمع پروانه را در عشق

 

قسم خوردم که هر جا روی آری

مرا هم باشد آنجا روی یاری

۱ بیت
اهلی شیرازی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۶