فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین
که بودَ انْدر زَمانه شهریاری؛
به شاهی کامگاری بَخْتْیاری.
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۵ - آگاه شدن موبد از رفتن رامین نزد ویس
کنون باری نه مستی هوشیاری
به جای خویش فرخ شهریاری
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را
مگر ما را دهد دادار یاری
برافروزد چراغ بختیاری
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۹ - پاسخ دادن ویس رامین را
ز روی دوستی شایسته یاری
ز روی نام زیبا شهریاری
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۲۶ - حکایت در محبّت و دوستی خالص
یار هم کاسه هست بسیاری
لیک هم کیسه کم بُوَد یاری
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۲۹ - حکایت و ضربالمثل
یار آن باش کت کند یاری
شب مستی و روز هشیاری
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور
مهندس گفت کردم هوشیاری
دگر اقبال خسرو کرد یاری
عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل
ندادش دست دولت هیچ یاری
ز بی دولت نیاید شهریاری
عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
اگر درویشی وگر شهریاری
چو یارت اوست پس زو خواه یاری
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۸ - در جواب دادن اکّافی قدّس سره هاتف غیب و اسرارهای نهانی یافتن فرماید
نباشد چون تو دیگر پاک یاری
که بیند چون تو دیگر شاه یاری
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۳ - جواب خضر موسی را علیه السلام که چون ملاقات من مقدور تو شد اکنون باز گرد و پیش امت خود رو که خیرا لزیارة لحظة
گفت باشد که حق دهد یاری
بخشدم عقل و فهم و هشیاری
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۷۰ - در تقریر آنکه چلبی حسامالدین قدساللّهسرهالعزیز خود را در واقعه به ولد نمود و گفت که هر ولی و اصل را که بیابی در حقیقت آن منم مقصود از او حاصل شود
آمدم تا کنم ز نو یاری
برهانم ترا ز اغیاری
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۳۱ - در تفسیر این آیه که ولنبلونکم بشیئی من الخوف و الجوع و نقص من الاموال والانفس و الثمرات و بشر الصابرین. و هم در تفسیر این آیه که عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئاً و هو شر لکم و اللّه یعلم و انتم لاتعلمون
نیست مثلش در این جهان یاری
غیر او دشمن است و اغیاری
اوحدی » منطقالعشاق » بخش ۵۶ - نامهٔ هشتم از زبان معشوق به عاشق
ببر کین و مبر پیوند یاری
که میترسم که: خود طاقت نیاری
اوحدی » جام جم » بخش ۲۸ - صفت تاثیر اجرام سماوی در عالم کون و فساد
ثابتی در مزاج سیاری
واقعی در ازای طیاری
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۶
جام ساقی پر مئی آری
همدم نائی و نئی آری
گر تو گوئی میَم مئی آری
ور تو گوئی نیَم نیی آری
این عجب بین که جامع همه شی
[...]
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵۳ - پاسخ دادن شیرین، خسرو را
بدان کانجا که باشد شرط یاری
نه شاهی گنجد و نه شهریاری
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۱۹ - یاری کردن شمع پروانه را در عشق
قسم خوردم که هر جا روی آری
مرا هم باشد آنجا روی یاری
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۴۵ - حکایت آن عاشق که بسبب عزلت گوی سعادت در خم چوگان خود یافت
همی خواندم که وقتی در دیاری
گدایی شد اسیر شهریاری