سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹ - ملاقات کردن فرامرز و بانوگشسب
اگر نام من بشنود گوش تو
هم اکنون برآید زتن هوش تو
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۱
حلقهٔ ارواح بینم گرد حلقهٔ گوش تو
آفتاب و ماه بینم حامل شبپوش تو
بیدلان را نرگس گویای تو خاموش کرد
عاشقان را کرد گویا پستهٔ خاموش تو
تلخ نو شیرینترست از شهد و شکر وقت کین
[...]
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را
فلک نیست یکسان هم آغوش تو
طرازش دو رنگست بر دوش تو
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۵ - در توصیف شب و شناختن دل
پنبه درآکنده چو گُل گوش تو
نرگسِ چشم آبلهٔ هوش تو
عطار » منطقالطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » حکایت عیاری که اسیر نان و نمک خورده را نکشت
هندوی با داغ را مفروش تو
حلقهای کن بنده را در گوش تو
عطار » منطقالطیر » بیان وادی فقر » گفتار عاشقی که از بیم قیامت میگریست
جامهای از نیستی در پوش تو
کاسهای پر از فنا کن نوش تو
عطار » مصیبت نامه » بخش پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسه
گفت ای عرش خدا بر دوش تو
عرش روشن ازدل پرجوش تو
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۱ - المقالة الثانیة و الثلثون
چون شنود انی انا اللّه گوش تو
هفت دریا خاست از یک جوش تو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۲ - هم در بیان مکر خرگوش
لیک چون در رنگ گم شد هوش تو
شد ز نور آن رنگها روپوش تو
حکیم نزاری » ادبنامه » باب دوم - در آداب صادق و احتمال بر مجاهده » بخش ۱
بمالد به دست ادب گوش تو
که هرگز نگردد فراموش تو
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۴۷ - غزل خواندن سام بر در حرمسرای پریدخت
چرا نالم از زلف مدپوش تو
پراکنده گشتست بر دوش تو
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۶۱ - حکایت پیر هشیار با مرید فراموشکار
گر همه آفاق در آغوش تو
باشد و آن چیز فراموش تو
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۳
صبح نگرددت سفید پیش بناگوش تو
کز سر طاقت گذشت آب در گوش تو
گرچه زتمکین حسن، کم سخن افتاده ای
بوسه فغان می کند در لب خاموش تو
بسکه ز رشک کمر تاب خورد طره ات
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۶۵
صد زبان در پرده دارد غنچهٔ خاموش تو
جوش غیرت میزند خون بهار از جوش تو
بشکند چون زلف، بازار بتان سنگدل
کاکل مشکین گذارد پای چون بر دوش تو
عطسه مغز نافه را خالی کند از بوی مشک
[...]
حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۲ - سفیر خامهٔ بلند صریر به هوش افزایی مرزبانان حکمت پذیر
بود پندم افزایش هوش تو
کنم گوهر آویزه گوش تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲ - داستان گرگ و خر و مذمت حرص و طمع
تا رباید از سلامی هوش تو
پس گذارد بار خود بر دوش تو