گنجور

 
۱
۲
۳
۵
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۱ - آگاه شدن شاه موبد از کار ویس و رامین

 

در خانه کنون بستن چه سودست

که دزدم هرچه در خانه ربوده‌ست

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۰ - نصیحت کردن به‌گوى رامین را

 

بسا عشقا که نادیدن زُدودست

چنان کردش که گفتی خود نبوده‌ست

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس

 

ترا این کار جستن سخت زو دست

مگر این راه بد دیوت نموده‌ست

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲

 

تا گل لعل روی بنمودست

بلبل از خرمی نیاسودست

دیرگاهست تا چو من بلبل

عاشق بوستان و گل بودست

روز و شب گر بنغنوم چه عجب

[...]

۵ بیت
سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴

 

تا جان مرا بادهٔ مهرت سودست

جان و دلم از رنج غمت ناسودست

گر باده به گوهر اصل شادی بودست

پس چونکه ز بادهٔ تو رنج افزودست

۲ بیت
سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۳ - وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ

 

در وجود تو جمله موجودست

وین همه لطف و جود معبودست

۱ بیت
سنایی
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در مدح ملکان غور شهاب‌الدین و ناصرالدین حسن محمود

 

عرصهٔ مملکت غور چه نامحدودست

که در آن عرصه چنان لشکر نامعدودست

رونق ملک سلیمان پیمبر دارد

عرق سلطان چه عجب کز نسب داودست

چشم بد دور که بس منتظم است آن دولت

[...]

۲۱ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵۷ - اظهار اشتیاق کند

 

به خدایی که در پرستش خویش

آسمان را رکوع فرمودست

دست حکمش به کیلهٔ خورشید

خرمن روزگار پیمودست

که ز چشمم به عشق خدمت تو

[...]

۴ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵۸ - حساد او را به تهمتی منسوب کردند قسمیات در نفی تهمت و ذم شاعری و استغفار گوید

 

بدان خدای که در جست و جوی قدرت او

مسافران فلک را قدم بفرسودست

به دست احمد مرسل به کافران قریش

هزار معجزهٔ رنگ رنگ بنمودست

ز ناودان قضا آب حکم بگشادست

[...]

۲۵ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸

 

زلف تو از آن دم که دلم بربودست

از زیر کله روی به کس ننمودست

مانا به حکایت از لبت بشنودست

کز جملهٔ عاشقان چشمت بودست

۲ بیت
انوری
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱

 

چشمم از گریه دوش ناسودست

تا سحر گه سرشک پالودست

گر نخفتست چشم من شاید

چشم او باری از چه نغنودست

روزها شد که آن نگارین روی

[...]

۷ بیت
جمال‌الدین عبدالرزاق
 
 
۱
۲
۳
۵
 
تعداد کل نتایج: ۹۳
لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود