سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲۸ - تنگ آمدن شاه کیکاوس از پهلوانان ایران و طلب کردن رستم را
همه تن ز سر تا در آهن شده
که کوهی همه آهنی تن شده
مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۶
ای شخص تو نشانه تیر محن شده
روحت به بارگاه صفا مرتهن شده
بی روی تو گرفته شکن روی آفتاب
وز رفتن تو سخن بی شکن شده
ببرید بند کیسه عمرت به دست قهر
[...]
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۳ - در نکوهش مفتی میفرماید
ای گرفتار عیال و زن شده
همچو حیوان در پی خوردن شده
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۴ - پرسیدن حضرت شیخ قده از پیر مرد سالکی که در عصر او بوده از اینکه در دنیا چه عجایب دیدهای و جواب دادن پیر ونقل شهادت درویشی
یا الهی پیش تو روشن شده
کین جهان بر من یکی گلخن شده
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۷ - نقل سخنی از شیخ عبدالله خفیف شیرازی معروف بشیخ کبیر
این جهان از بوی او روشن شده
گوئی از فردوس یک روزن شده
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۲ - تنبیه حال گرفتاران دنیا و شیرین نمودن ایشان بطلب مولی
وی تو در قید عیال و تن شده
بهر نان وابستهٔگلخن شده
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۶ - تمثیل آنکه هرکرا جوهر قابلیت معنی هست پاک سخن را بهتر از جواهر قیمتی داند و خودرا بنافرمانی از نظر پادشاهان معنی نیفکند
جوهر معنی من انسان شده
همچو حیدر رحمت رحمن شده
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
کاین گروهی اند چون یک تن شده
وز میانشان رسم ما و من شده
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۸۱
ای از تو خاکی تن شده تن فکرت و گفتن شده
وز گفت و فکرت بس صور در غیب آبستن شده
هر صورتی پروردهای معنی است لیک افسردهای
صورت چو معنی شد کنون آغاز را روشن شده
یخ را اگر بیند کسی و آن کس نداند اصل یخ
[...]
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۴۶ - لشکر کشیدن به جنگ نیمهتنان به یاری سام
همه پنجه مهر مرجان شده
هوا یکسره نیز پر خون شده
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۸۵ - لشکر کشیدن شداد به میدان و جنگ خرطوس با سام
سراپا همه غرق آهن شده
تو گوئی که آهن ورا تن شده
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۵۱
آتش آهم نهال وادی ایمن شده
باز این آتش نگه کن کز کجا روشن شده
من چنین مدهوش وصل و غافلم از بیخودی
اشک حسرت آمده از دیده تا دامن شده
نیست جز آیینه چشم دل او را جلوه گاه
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - این ترکیب بند ایضا در مرثیه همایون نژاد شاهزاده مراد مغفور رضوان الله علیه گفته شده
آفاق در مصیبت او ممتحن شده
این مرگ باعث الم مرد و زن شده
میرداماد » دیوان اشراق » مشرقالانوار » بخش ۱۱ - سبب نظم این دفتر
بخت مرا حادثه مسکن شده
وز خلف عیش سترون شده
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیببندها » شمارهٔ ۳ - هفت بند نینوایی
ای تشنه لب سرت ز چه دور از بدن شده
غسلت ز خون و، گرد و غبارت کفن شده
جسم تو پاره پاره به روی زمین ولی
بر نی سرت نظارهٔ هر مرد و زن شده
تو حشمت الهی و ز بیداد اهرمن
[...]