ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۲
ای داده دل و هوش بدین جای سپنجی
بیم است که از کبر در این جای نگنجی
والله که نیاید به ترازوی خرد راست
گر نعمت دنیا را با رنج بسنجی
ور مملکت روم بگیری چو سکندر
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱ - در پژوهش این کتاب
مرا چون مخزنالاسرار گنجی
چه باید در هوس پیمود رنجی؟
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز
موکل کرده بر هر غَمزه غَنجی
زنخ چون سیب و غبغب چون ترنجی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۵ - نالیدن شیرین در جدایی خسرو
فرو شد ناگهان پایت به گنجی
ز دست افشاندیش بیپایرنجی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین
بِهْ اَر با کم ز خود، خود را نسنجی
کز افکندن وز افتادن برَنجی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو
به دست هر کسی بر طرفه گنجی
مکلل کرده از عنبر ترنجی
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۱ - صفت شیرویه و انجام کار خسرو
نمانَد کس درین دیر سپنجی
تو نیز ار هم نمانی تا نرنجی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
هر دم نه به حق دسترنجی
بخشی به من خراب گنجی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش
به گر خطری چنان نسنجی
کز وی چو بیوفتی و برنجی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۱ - وداع کردن پدر مجنون را
در منزل عالم سپنجی
آسوده مباش تا نرنجی
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرامگور را به مهمانی
تا کنونش ز راه بیرنجی
در ترازوی خویشتن سنجی
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
زان نهادم که این چنین گنجی
نبُوَد بی جزا و پارنجی
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » بسم الله الرحمن الرحیم
مکان و کون را موئی نسنجی
همه عالم طلسمند و تو گنجی
عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۱۲ - الحکایه و التمثیل
چو از بهر شناسایی گنجی
بگلخن سر فرو آری برنجی
عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل
یقین دانم که بسیاری برنجی
که رعشه داری و سیماب سنجی
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱ - المقاله الحادیه و العشرون
کسی کاو در هنر بُردهست رنجی
بخر یک نکتهی آنکس به گنجی
عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز
ولیکن چون نخواهم پایرنجی
به هر بوسی نخواهم کم ز گنجی