گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۲

 

چو باد سپیده دمان بردمد

سپه جمله باید که اندر چمد

فردوسی
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۹۲ - در علو همت خود گوید

 

من واین نفس که با قحبهٔ رعنای جهان

چون خسان عشق نبازم نه به سهو و نه بعمد

قدرت دادن اگر نیست مرا باکی نیست

همت ناستدن هست و لله الحمد

انوری
 

عطار » سی فصل » بخش ۱

 

بیا برگو که از یک دین احمد

کز او هفتاد و دو ملت برآمد

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱۱

 

که ما را اول و آخر محمد

محمد دان وسط از حکم سرمد

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱۱

 

بگویم نام آن سلطان سرمد

که پا بنهاد بر دوش محمد

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۲۳

 

درین ره مرتضی بعد محمد

درین ره مرتضی سلطان سرمد

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳ - در معراج حضرت خاتم صلی الله علیه و آله

 

چو میم احمد آنجا محو آمد

احد شد در میانه اسم احمد

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید

 

کرا قدرت که پا بر کتف احمد

نهد غیر از تو ای سلطان سرمد

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۷ - عنف کردن معاویه با ابلیس

 

گر یکی فصلی دگر در من دمد

در رباید از من این ره‌زن نمد

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۵ - نواختن معشوق عاشق بیهوش را تا به هوش باز آید

 

زانک آن لبها ازین دم می‌رمد

بر لب جوی نهان بر می‌دمد

مولانا
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱۶

 

بیا ساقی و می در ده که گل در بوستان آمد

زجام لاله بلبل مست گشت و در فغان آمد

شرابی خورد غنچه از هوای ابر در پرده

صبا ناگه لبش بوسید و بویش در دهان آمد

میان غنچه و گل از پی زر بود اشکالی

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
۱
۲
۳