گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۵ - در مولود پسر جمشید گوید

 

چو گلرخ به پایان نُه بُرد ماه

نهانی ستاره جدا شد ز ماه

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۶ - پاسخ دادن بهو مهراج را

 

همی گرد کردند بیش از دو ماه

یکی کوه بُد سرکشیده به ماه

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۸ - سپری شدن روزگار اثرط

 

از او کودکی ماند مانند ماه

چو مه لیک نادیده گیتی دو ماه

اسدی توسی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۵ - آگاه شدن ویرو از آمدن موبد بهر جنگ

 

در آن سور و عروسی پنج شش ماه

نشسته شادمان در کشور ماه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۰ - رسیدن ویس و رامین به هم

 

ندانم کشوری چون کشور ماه

که در وی رُست چون تو سرو با ماه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۰ - رسیدن ویس و رامین به هم

 

که سبزست از بهاران کشور ماه

همی تابد ز خاکش زُهره و ماه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را

 

چو رامین آمد اندر کشور ماه

به رامش جفت ویرو بود شش ماه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را

 

هزاران آفرین بر کشور ماه

که چون ویس آمده‌ست از وی یکی ماه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۹ - نامه نوشتن رامین به مادر و آگاه شدن موبد

 

به کام خود نشسته پنج شش ماه

برو ناتافته نور خور و ماه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس

 

جهان افروز رامین گفت اگر ماه

بیاید گرد من گردد یکی ماه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۶ - نامه نوشتین رامین به ویس و بیزارى نمودن

 

یکی ساعت که باشم جفت این ماه

نشسته شادمان در کشور ماه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱۷ - رفتن فرامرز به جزیره های هند

 

بدین گونه می رفت بیش از سه ماه

به زیر آب بود و ز سر هور و ماه

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۹۴ - زنهار دادن طیهور آتبین را

 

زن و مرد آن شهر مانند ماه

رخی همچو خورشید و رویی چو ماه

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۲۳ - ساختن شهر کوشان و قرار دادن پیکر کوش در آن

 

بسی رنج بردند زآن چارماه

سرکنگره ش برکشید او به ماه

ایرانشان
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

وگر از پردهٔ دل برکشم آه

شبیخونی کنم بر پردهٔ ماه

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۴۲ - در صفت بربط

 

گل و خسرو بهم چون مهر با ماه

بشادی باده نوشیدند شش ماه

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید

 

از این جوهر نظر کن جوهر ماه

که میتابد ز اعیان بهر او ماه

عطار
 
 
۱
۲