گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۲۲۷
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۹۸

 

در باغ کجا روم که نالد بلبل

بی تو چه کنم جلوهٔ سرو و سنبل

یا قد تو هست آنچه میدارد سرو

یا روی تو هست آنچه میدارد گل

۲ بیت
ابوسعید ابوالخیر
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲ - در ستایش سلطان محمود رحمه الله

 

چو جودش ببارد نبارد اَمَل

چو تیغش بخندد بگرید اجل

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲ - در ستایش سلطان محمود رحمه الله

 

ابوالقاسم آن شاه دین و دُوَل

شهنشاه عالم امیر ملل

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۲ - شعر گفتن ورقه در مرگ پدر

 

بگفت: ای فرومایهٔ مستحل

نیاورد گردون چو تو سنگ دل

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه

 

یکی نعره زد کودک شیردل

که گشتند ز آن نعره گُردان خجل

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه

 

برآورد تیغ و گشادش بغل

همی رفت با تیغ تیزش اجل

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۵ - نوحه کردن گلشاه

 

خبر یافت گلشاه کآن مستحل

جدا کردش از ورقهٔ برده دل

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۴ - آگاهی ورقه از مکر عم

 

از آن گور برگشت مسکین خجل

سراسیمه و خسته و برده دل

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۵ - رفتن ورقه به شام

 

جوانمردیی بود در شه ز نسل

ابا نسل نیکو بود فضل و اصل

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۶ - دیدن ورقه و گلشاه یکدیگر را

 

وگر آگهی یابی ای دل گسل

که از من نیاید ورا غم به دل

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۹ - چو گفت این، بگفتش که ای رادمرد

 

دل خسته را ای گرانمایه ول

سوی خاک بردم ز مهر تو دل

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۴ - رفتن شاه شام با گلشاه بر سر گور ورقه

 

ندیدیم از یک دگر کام دل

شد آن یار دلدار من زیر گل.

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۵ - شکوهٔ شاعر

 

بسا مهر پیوسته و بسته دل

که او کرد بی کام دل زیر گل

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۵ - شکوهٔ شاعر

 

چه کردند با من ز مکر و حیل

کسانی که‌شان بود دل پر دغل

۱ بیت
عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه

 

کجایی تو ای لعبت دل گسل

کجایی تو ای راحت جان و دل

۱ بیت
عیوقی
 

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۸

 

گنبد پیروزه‌گون پر ز مشاعل

چند بگشته است گرد این کرهٔ گل؟

علت جنبش چه بود از اول بودش؟

چیست درین قول اهل علم اوایل؟

کیست مر این قبه را محرک اول؟

[...]

۵۰ بیت
ناصرخسرو
 

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۰

 

ای نام شنوده عاجل و آجل

بشناس نخست آجل و از عاجل

عاجل نبود مگر شتابنده

هرگز نرود زجای خویش آجل

زین چرخ دونده گر بقا خواهی

[...]

۳۴ بیت
ناصرخسرو
 

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۱

 

طمع ندارم ازین پس زخلق جاه و محل

مگر به خالق و دادار خلق عز و جل

حرام را چو ندانستمی همی ز حلال

چو سرو قامت من در حریر بود و حلل

به طبع رفت به زیرم همی جهان جهان

[...]

۴۳ بیت
ناصرخسرو
 

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۲

 

گسستم ز دنیای جافی امل

تو را باد بند و گشاد و عمل

غزال و غزل هر دوان مر تو را

نجویم غزال و نگویم غزل

مرا، ای پسر، عمر کوتاه کرد

[...]

۳۰ بیت
ناصرخسرو
 

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۵

 

لشکر پیری فگند و قافله ذل

ناگه بر ساعدین و گردن من غل

غلغل باشد به هر کجا سپه آید

وین سپه از من ببرد یکسر غلغل

شاد مبادا جهان هگرز که او کرد

[...]

۲۴ بیت
ناصرخسرو
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۲۲۷
 
تعداد کل نتایج: ۴۵۲۸