گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - در ستایش استاد قوام الدین ابوالمعالی فخرالملک

 

تا خلد بباغ داد رونق را

خوش گشت نوا مرغ مطوق را

از ناله بلبل و نسیم گل

بفزود هوی دل مشوق را

در باغ هوا به کمترین نقشی

[...]

قطران تبریزی
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

در ده پسرا می مُروَّق را

یاران موافق موفق را

زان می که چو آه عاشقان از تف

انگِشت کند بر آب زورق را

زان می که کند ز شعله پُرآتش

[...]

سنایی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹

 

خواجه یک هفته اضطرابی داشت

دو شش افتاد چرخ ازرق را

رفت و رنگ زمانه پیش آورد

تا کشد خواجهٔ مزبق را

زیبقی را به رنگ باید کشت

[...]

خاقانی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرام‌گور را به مهمانی

 

طرح کرده رخش خَوَرنَق را

فرش افکنده چرخ ازرق را

نظامی
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱) حکایت اسکندر رومی با مرد فرزانه

 

تو گر برگیری از پیش این تُتُق را

چو عوج بن عُنُق طَوق عُنُق را

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۶

 

بدانی مظهر انوار حق را

ز پیر راه جوئی این سبق را

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱۳

 

بگو با مرد دانا سر حق را

ز نادانان بگردان این ورق را

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱۹

 

بخوان نزدیک دانا این سبق را

بگردان نزد جاهل این ورق را

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۲۳

 

که بنماید بتو آن راه حق را

ز نادانان نهان کن این سبق را

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۲۸

 

حقیقت معرفت دان علم حق را

بخوان در نزد دانا این سبق را

عطار
 

عطار » بی‌سرنامه » بخش ۵

 

دام گاهی کردهٔ این خرق را

می‌فریبی هر زمان این خلق را

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

گر نبودی معرفت اسحق را

کی بُدی کشتن بجان مشتاق را

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۳ - حکایت آن رنجور کی طبیب درو اومید صحت ندید

 

از خیالی دوست گیری خلق را

چون نگیری شاه غرب و شرق را

مولانا
 

همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۲

 

جهدی بنما تا بشناسی حق را

کانجا نخرند غلغل و بقبق را

از علم الهی که براق روح است

جز استر زینی نرسد احمق را

همام تبریزی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۵۴ - حکایت

 

خواجگی بندگیست خالق را

شفقت زمرهٔ خلایق را

اوحدی
 
 
۱
۲