گنجور

 
۱
۲
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۳

 

دو سگزی دو پور مرا کشته‌اند

بران خیرگی باز برگشته‌اند

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۸

 

دلیران لشکر همه کشته‌اند

وگر زنده از رزم برگشته‌اند

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۷

 

سواران دشمن همه کشته‌اند

وگر خسته از جنگ برگشته‌اند

۱ بیت
فردوسی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۳۳ - داستان نوشابه پادشاه بردع

 

زمینش به آب زر آغشته‌اند

تو گویی در آن زعفران کشته‌اند

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۹ - داستان عیسی

 

جامهٔ عیبِ تو تنُک رشته‌اند

زان به تو نُه پرده فروهشته‌اند

۱ بیت
نظامی
 

عطار » منطق‌الطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » فی التوحید باری تعالی جل و علا

 

مؤمن و کافر به خون آغشته‌اند

یا همه سرگشته یا برگشته‌اند

۱ بیت
عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

تخم اینجا بهر تو برکشتهاند

راه بینان اندرین ره گشتهاند

۱ بیت
عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

هرکسی بر عکس یاران گشتهاند

هر یکی تخمی ازینسان کشتهاند

۱ بیت
عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱ - سر آغاز

 

جسمشان را هم ز نور اسرشته‌اند

تا ز روح و از ملک بگذشته‌اند

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۵ - قصهٔ هاروت و ماروت و دلیری ایشان بر امتحانات حق تعالی

 

ناامید از هر دو عالم گشته‌اند

خارهای بی‌نهایت کشته‌اند

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵۴ - مناجات

 

وآن بنی آدم که عصیان کشته‌اند

از حسودی نیز شیطان گشته‌اند

۱ بیت
مولانا
 

همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۶۷

 

سر تا قدم به آب حیاتت سرشته‌اند

دل‌ها مثال نقش تو بر جان نبشته‌اند

گر زاهدان صومعه بینند صورتت

عاشق شوند بر تو وگر خود فرشته‌اند

رویی چنین به حسن و لطافت ندیده‌ام

[...]

۵ بیت
همام تبریزی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۴

 

آنی که از کرشمه و نازت سرشته‌اند

نقشی چو تو ز کلک قضا کم نوشته‌اند

جان سوده‌اند ریخته در چشمه حیات

تا زان خمیر مایه لعلت سرشته‌اند

عناب‌های ترک ازان می‌چکد نبات

[...]

۷ بیت
امیرخسرو دهلوی
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۰

 

خاک تو را ز آب لطافت سرشته‌اند

در وی به غیر تخم سعادت نکشته‌اند

جانهای عاشقان تو ز آنروی چون پری

دیوانه می‌شوند اگر خود فرشته‌اند

بر صفحهٔ عذار تو خطی به دود دل

[...]

۵ بیت
ناصر بخارایی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰۴

 

خاک پاک ما به می بسرشته اند

عنبر ما با گلاب آغشته اند

باز یاران بازیاری می کنند

بی تکلف تخم نیکی کشته اند

خلعت هر کس بود نوعی دگر

[...]

۵ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۳۳