گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۵ - قصه زنگی با پهلوان گرشاسب

 

شناسند یکسر همه هند و سند

که هستی تو در گوهر خویش سند

اسدی توسی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۱ - آگاه شدن شاه موبد از کار ویس و رامین

 

مکن ماها به بخت خویش ببسند

بدین کت داد یزدان باش خرسند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱۴ - حکایت

 

تنکدل چو یاران به منزل رسند

نخسبد که واماندگان از پسند

سعدی
 

سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۲۵ - حکایت

 

از آن اهل دل در پی هر کسند

که باشد که روزی به مردی رسند

سعدی
 

سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۳ - حکایت در معنی نظر مردان در خود به حقارت

 

ندانستی ای کودکِ خودپسند

که مردان ز خدمت به جایی رسند

سعدی
 

سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۴ - حکایت

 

پسندیدگان در بزرگی رسند

ز ما بندگانت چه آمد پسند؟

سعدی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۲

 

مرغان سپهری که درین نه قفسند

در جوف سراپرده ی قدرت مگسند

نه چرخ از آن برزیر یکدگرند

تا بوک بگرد آستان تو رسند

خواجوی کرمانی
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۴ - بوسه بر باد (۴)

 

مه و خور دلیل تو روشن بسند

که هر ماه یکبار با هم رسند

سلمان ساوجی
 
 
۱
۲