بخش ۶۹ - در بیان آنکه هر کرا در این عالم کار تمام نشد با وجود چندین آلت که حق تعالی بوی داده است بعد از آنکه آلتش نماند از او چه کار خواهد آمدن نه در قرآن میفرماید که و من کان فی هذه اعمی فهو فی الآخرة اعمی. و در تقریر آنکه در افواه است که چون مرید شیخی شدی بعد از او نشاید شیخی دیگر گرفتن این سخن نزد اولیاء و اهل تحقیق خطاست.
گفت یزدان صریح در قرآن
تا پذیرند خلق از دل و جان
هر که باشد در این جهان اعمی
هم بود در جهان جان اعمی
آلتت داد تا ورا جوئی
چونکه آلت نماند چون پوئی
هیچکس ره برید بی پائی
یا که بی دست گشت گیرائی
هیچکس بی دو دیده دید سری
هیچکس بی درخت خورد بری
این محال است و جهل از این بگذر
هیچ این فکر را مکن دیگر
آن دلی کو برون آب و گل است
از تو پنهان مثال نور دل است
هیچ حظی از او نیابی تو
گرچه سویش ز جان شتابی تو
پس خطا باشد اینکه میگویند
نیست راه آنکه شیخ نو جویند
اولین شیخ را بگیر قوی
نیست مردی که سوی غیر روی
چونکه گشتی باولین خرسند
عهد را گیر و از وفا مپسند
که بگیری بر او تو شیخ دگر
نیست این راست پیش اهل نظر
باطل است این سخن بگوش مکن
این چنین زهر و نیش نوش مکن
تا نمانی ز گنج حق محروم
تا نگردی چو اشقیا مذموم
شیخ نو گیر تا رهی از غم
تا شود قطره ات ز دادش یم
لیک شیخی که باشد او کامل
صافی و پاک و عالم و عامل
مرده باشد در او صفات بشر
هیچ نبود بر او ز نقش اثر
دیدۀ او بحق بود بینا
خودیش رفته و نمانده خدا
دست در هر کسی نباید زد
چون نباشد چنین نشاید زد
صد هزار اند مدعی در راه
هریکی گفته دائما ز اله
دمبدم بخشش و عطا داریم
در ره فقر صد نواداریم
حالشان نیست آنچه میگویند
روز و شب عکس آن همیجویند
گفته این نوع و صد چنین دو نان
با خلایق ز حرص یک دونان
نیک کن احتیاط در ره دین
هر خسی را بسروری مگزین
جوی از او بوی اولین شیخت
چون بیابی بود یقین شیخت
عین شیخت بود در آن مظهر
دامنش گیر چونکه نیست دگر
کوزه گر گشت آب جوی نگشت
می خور از آب صافیش چون کشت
تا بروید درون تو گلزار
تا رهی از خودی و نفس چو خار
تا چو او چشم روح بگشائی
تا چو او هر نفس بیفزائی
تا روی بی قدم بچرخ وصال
تا ز نقصان رهی رسی بکمال
ور نگیری تو دست او ز بله
دان که گم کرده ای ز غفلت ره
زرگری را که میرد استادش
روز و شب گر کند ز جان یادش
هیچ از صنعتش نیاموزد
گرچه خود را ز ی اد او سوزد
تا نگیرد بجای او استاد
می نگردد ز زرگری دلشاد
در همه کارها و حرفت ها
چون ز استاد ماند کس تنها
بایدش جست اوستاد دگر
تا که کامل شود بعلم و هنر
ور نماید وفای سرد که من
نتوانم بر جز او رفتن
اوستاد من است در دو جهان
هستم از جان و دل ورا جویان
از چنان خر بدان که ناید کار
هیچ ناموزد و بماند خوار
چون غرض ز اوستاد صنعت اوست
صنعتش را بجو گذر از پوست
گر بصورت هزار گون باشد
تو بمعنی نگر که چون باشد
همه باشند یک چو آب از جو
منگر در نقوش خم و سبو
هرزه دان آن سخن که میگویند
این گروه پلید خام نژند
که تو بر شیخ خویش شیخ مگیر
گر کسی گویدت جز این مپذیر
گر بدی اینچنین در این عالم
یک نبی نامدی بجز آدم
همه را یاد او رسانیدی
بخدا وز غم رهانیدی
بعد از او نامدی رسول دگر
نبدی غیر آدم اندر خور
ذکر حمد و وفاش بس بودی
همه را زان طریق بگشودی
کی بدی فرض بر صغیرو کبیر
گرویدی بانبیای نذیر
نشدی خصم جانشان کافر
نبدی در جزای کفر سقر
پس بدان کان سخن کژ است و خطا
تا نگردی تمام جوی استا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفهوم شیخ و راهنمایی در مسیر معنوی میپردازد. شاعر میگوید که در زندگی واقعی، برای پیدا کردن حقیقت و شناخت خوب و بد، باید به یک شیخ کامل و معتبر پناه برد. او هشدار میدهد که نباید به شیخهای ناپخته و مدعیان دروغین اعتماد کرد، زیرا چنین کسانی ممکن است انسان را از مسیر درست دور کنند.
شاعر تأکید میکند که برای دستیابی به حقیقت و کمال اخلاقی، باید به دل و درون خود نگاه کرد و از افکار و مقایسههای بیمورد پرهیز نمود. او میگوید که حقیقت چیزی فراتر از ظاهر است و نباید به سادگی فریب ظاهر افراد را خورد. در نهایت، او بر اهمیت وفاداری به شیخ و پیروی از آموزههای او تأکید میکند تا از خطرات گمراهی در امان بمانیم و به کمال نزدیک شویم.
هوش مصنوعی: خدا در قرآن به وضوح بیان کرده است که انسانها باید با تمام وجود و ایمان قلبی به او روی آورند و او را بپذیرند.
هوش مصنوعی: هر کسی که در این دنیا نابینا باشد، در دنیای روح نیز نابینا خواهد بود.
هوش مصنوعی: سختیها و چالشها به تو کمک میکنند تا به هدف خود برسی، اما هنگامی که تمام تلاشها و ابزارهای لازم را از دست بدهی، هیچ چیز برای تو باقی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند بدون پا یا دست و بدون امکانات لازم، به جایی برسد یا موفق شود.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند بدون دو چشم چیزی را ببیند و هیچکس نمیتواند بدون درخت میوهای بخورد.
هوش مصنوعی: این موضوع غیرممکن است و هیچکس از این نادانی عبور نخواهد کرد، پس دیگر به این فکر نکن.
هوش مصنوعی: دلهایی که از خاک و گل جدا هستند و به رازهای درونی دسترسی دارند، همچون نور در درون خود تابش میکنند و از چشمها پنهاناند.
هوش مصنوعی: اگرچه برای رسیدن به او تلاش کنی و از جان مایه بگذاری، اما هیچ بهرهای از او نخواهی برد.
هوش مصنوعی: اینکه برخی میگویند راهی برای پیدا کردن شیخ جدید وجود ندارد، اشتباه است.
هوش مصنوعی: به کسی که به غیر از خداوند روی میآورد، نمیتوان مردی قوی و توانا نامید. بهتر است به سراغ شخصیتهای بزرگ و معتبر برویم.
هوش مصنوعی: وقتی با کسی دوست و همعهد میشوی، وفاداری و پایبندی به آن عهد را جدی بگیر و از آن دست نکش.
هوش مصنوعی: اگر برای او بگیری، دیگر شیخی در این زمینه نیست؛ این حقیقتی است که بر اهل نظر آشکار است.
هوش مصنوعی: این سخن باطل و بیاساس است، به آن گوش نده و از این گفتار سمی و مضر دوری کن.
هوش مصنوعی: تا زمانی که از نعمتهای الهی بهرهمند باشی و از آنها بهرهبرداری کنی، در مسیر خوبیها قرار داری و مورد ستایش خواهی بود. اما اگر از این گنجینههای با ارزش دور بمانی، سرانجام به سرنوشت بدی دچار خواهی شد و در نظر دیگران زشت و ناپسند خواهی بود.
هوش مصنوعی: ای شیخ نوظهور، تا زمانی که از غم رها نشوی، نگذار دل تو از دردش به اندازهای کوچک شود که به قطرهای تبدیل گردد.
هوش مصنوعی: اما فردی که از نظر عرفانی و معنوی به کمال رسیده، انسانی پاک و خالص است و همچنین عالم و عملگرا میباشد.
هوش مصنوعی: آن فرد به اندازهای بیهویت و خالی از ویژگیهای انسانی است که در او هیچ نشانهای از صفات بشری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: چشم او حقیقتاً مشاهدهگر است، اما به خاطر خودخواهیاش از درک واقعیات دور شده و به خدا نزدیک نشده است.
هوش مصنوعی: بهتر است در امور دیگران دخالت نکنید، مگر اینکه از صلاحیت و درستی آنها مطمئن باشید.
هوش مصنوعی: صد هزار نفر در راه و مسیر ادعا میکنند و هر یک به طور مداوم درباره خدا سخن میگویند.
هوش مصنوعی: ما همواره در حال بخشش و بخشندگی هستیم؛ در مسیر کمک به نیازمندان، به طور مکرر به آنها یاری میرسانیم.
هوش مصنوعی: آنها به چیزی که البته میگویند، واقعی نیستند و در حقیقت، در جستجوی چیزی کاملاً متفاوت از آن هستند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که برخی افراد به شیوهای خاص از زندگی و رفتار خود را به دیگران نشان میدهند و در عین حال، به خاطر طمع و حرص، تمام تلاششان را میکنند تا بیش از آنچه نیاز دارند، به دست آورند. در واقع، آنها در ظاهر خود را با فرهنگ و مردم عادی تطبیق میدهند، اما در باطن به فکر انباشت بیشتر هستند.
هوش مصنوعی: در مسیر دین با احتیاط عمل کن و هر فرد بیارزشی را به عنوان رهبر خود انتخاب نکن.
هوش مصنوعی: وقتی بویی از اولین استاد به مشام برسد، میتوانی با اطمینان بدانید که او در آنجا حضور دارد.
هوش مصنوعی: در آن صفت و مقام، او مانند شیخی است که باید دامنش را گرفته و به او تمسک جویی، زیرا دیگر کسی مانند او وجود ندارد.
هوش مصنوعی: کوزهگر به در کنار آب پاک میرسد، اما نوشیدن می را از آب زلالش از یاد میبرد.
هوش مصنوعی: برای اینکه درون تو شکوفایی و زیبایی به وجود آید، باید از خودخواهی و نفس خود دور شوی، همچون خاری که مزاحم رویش گلهاست.
هوش مصنوعی: تا مثل او چشمانت را به روی حقیقت باز کنی و همچون او هر لحظه بر عمق وجودت بیفزایی.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به کمال و کامل شدن، باید دوری و بیحوصلگی را کنار بگذاری و به وصال و پیوندی نزدیک با محبوبت بپردازی.
هوش مصنوعی: اگر تو دست او را که به خوبی میداند، نگیری، به این معنی است که در غفلت، راه را گم کردهای.
هوش مصنوعی: اگر زرگری استادش را روز و شب به یاد داشته باشد، حتی در زمان مرگ او هم به خاطر او تلاش میکند و از جان خود برای یاد او مایه میگذارد.
هوش مصنوعی: هیچکس از مهارت او چیزی نمیآموزد، حتی اگر خود را به خاطر او بسوزاند.
هوش مصنوعی: تا وقتی که کسی دیگر به عنوان استاد او انتخاب نشود، او به شغل زرگری نگاه میکند و خوشحال است.
هوش مصنوعی: در تمام کارها و سخنانت، مانند کسی باش که از استاد خود تنها مانده است.
هوش مصنوعی: برای دستیابی به کمال در علم و هنر، باید استاد دیگری را جستجو کرد.
هوش مصنوعی: اگر وفای او بیاحساس باشد، نمیتوانم به کسی غیر از او فکر کنم.
هوش مصنوعی: او معلم من است و در این دنیا و آن دنیا، به خاطر او از جان و دل او را میطلبم.
هوش مصنوعی: از آن چیزی که بیفایده و بیارزش است، هیچ انتظاری نداشته باش و بدان که در چنین موقعیتی، فقط خفت و ذلت نصیب تو خواهد شد.
هوش مصنوعی: از آنجا که هدف از استاد، یادگیری و هنر اوست، باید به عمق و باطن آن هنر توجه کرد و فراتر از ظواهر آن رفت.
هوش مصنوعی: اگر کسی به هزار و یک شکل و صورت ظاهر شود، تو باید به معنای واقعی او توجه کنی و ببینی چگونه است.
هوش مصنوعی: همه مانند آب هستند و نمیتوان به شکلها و طرحهای خاص آنها بر روی کاسه و سبو توجه کرد.
هوش مصنوعی: سخنی که این جمعیت ناپاک و بیخبر میگویند، بیمعنا و بیهوده است.
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو بگوید که باید از شیخ خود پیروی کنی، به آن توجه نکن و نظر دیگری جز این را نپذیر.
هوش مصنوعی: اگر در این دنیا بدی تا این حد وجود داشت، هیچ پیامبری جز آدم نداشتیم.
هوش مصنوعی: تو همه را به یاد خدا رساندی و از غمها خلاص کردی.
هوش مصنوعی: پس از او، پیامبری دیگر آمد و غیر از آدم کسی برگزیده نشد.
هوش مصنوعی: ستایش و یادآوری وفا و صداقت کافی است تا همگان را به آن مسیر هدایت کند.
هوش مصنوعی: شما به فرضیات و باورهای نادرست دربارهی کوچک و بزرگ اعتقاد پیدا کردهاید، در حالی که نبی که هشداردهنده است، شما را از این قضاوتها برحذر میدارد.
هوش مصنوعی: اگر به دشمنی جانهایشان پرداختهای، پس به این معناست که در کفر و نادانی قرار نداری؛ چرا که عذاب کفر جايگاهی ویژه دارد.
هوش مصنوعی: پس بدان که اگر حرفی نادرست و اشتباه باشد، تا زمانی که به درستی آن پی نبری، همواره در جستجوی حقیقت خواهی بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.