گنجور

 
۱
۲
۳
۱۵
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام

 

ز چنگ دیو بد گوهر برستند

بتان مکه را در هم شکستند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو

 

رسولانی که از دل راه جستند

همی در چشم یا در دل نشستند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۲ - رسیدن شاه موبد به مرو با ویس و جشن عروسى

 

به مرو اندر هزار آذین ببستند

پری رویان بر آذینها نشستند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۸ - گردیدن شاه موبد به گیتى در طلب ویس

 

همه بازارها آذین ببستند

پری رویان بر آذین‌ها نشستند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۱ - آگاهى یافتن موبد از قیصر روم و رفتن به جنگ

 

مرا چونان که تو دیدی ببستند

امید شادیم در دل شکستند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۷ - سپردن موبد ویس را به دایه و آمدن رامین در باغ

 

دلی بسته چو در بر وی ببستند

تنی خسته دگر باره بخَستند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۸ - آگاهى یافتن موبد از رامین و رفتن او در باغ

 

دگر باره درختان را بجستند

میان هر درختی بنگرستند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۵ - عروسى کردن رامین با گل

 

چهل فرسنگ آذینها ببستند

همه جایی به می خوردن نشستند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۵ - رسیدن آذین از ویش به رامین

 

پس آنگه هر دو اسپان را ببستند

به دشت سبز بر مرزی نشستند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۰ - پشیمان شدن رامین از رفتن ویس و از پس ویس شدن

 

دل از درد و روان از غم بشستند

سرای و گوشک را درها ببستند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۵ - رفتن رامین به کهندز به مکر

 

چو در دز شد کندز ببستند

به باره پاسبانان بر، نشستند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۶ - کشتن رامین زرد را به جنگ

 

بسا کز بارهٔ کُندِز بجستند

ز بیم مرگ و از وی هم نرستند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى

 

خراسان سر به سر آذین ببستند

پری رویان بر آذینها نشستند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى

 

تو گفتی یکسر از دوزخ برستند

به زیر سایهٔ طوبی نشستند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲ - مسمط در مدح امیر شمس الدین

 

چو این ترکان ز ترکستان بجستند

ترا سالار و میر خویش جستند

دل از یاران و خویشان بر گسستند

تن اندر بند فرمان تو بستند

کنون ایشان بهر جائی که هستند

[...]

۳ بیت
قطران تبریزی
 

امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۸۱

 

تیراندازان همه گرو در بستند

بردند گمان که با ملک همدستند

آخر همه عاجز و خجل بنشستند

وز شرم ملک تیر و کمان بشکستند

۲ بیت
امیر معزی
 
 
۱
۲
۳
۱۵
 
تعداد کل نتایج: ۲۸۴