گنجور

 
۱
۲
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۵ - شنیدن خسرو از اوصاف شِکر خانمِ اسپهانی (اصفهانی)

 

ز هر کس کاو به بالا سروری داشت

سری و گردنی بالاتری داشت

۱ بیت
نظامی
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۶ - آغاز داستان

 

نهان در موی یک انگشتری داشت

که مُهر او نشان قیصری داشت

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

که شاهنشاه خوزی دختری داشت

که هر موییش در خویی سری داشت

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان

 

مگر زنگی ناخوش دختری داشت

چو دیگ خوردنی ناخوش سری داشت

۱ بیت
عطار
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۸

 

زلف که به هر حلقهٔ مشکین هنری داشت

مانند شب قدر مبارک سحری داشت

هر چند که من ساغر اندوه کشیدم

تا چشم زدم ساقی دَوَرانِ دگری داشت

گر یار به ما کرد نظر عین وفا بود

[...]

۵ بیت
ناصر بخارایی
 

امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰

 

وقتی دل آواره در آن کو گذری داشت

با نرگس جادوی تو پنهان نظری داشت

گفتی: خبر دوست شنیدی چه شدت حال؟

اینها ز کسی پرس که از خود خبری داشت

دل ناوک مژگان ترا سینه سپر کرد

[...]

۵ بیت
امیر شاهی
 

شاهدی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴

 

خوش بود که تیرش به دل ما گذری داشت

وان چشم هم از غمزه به سویش نظری داشت

آورد صبا وقت سحر مژده دیدار

گویا که دعای سحر ما اثری داشت

بگریست بر احوال درونم همه شب شمع

[...]

۵ بیت
شاهدی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸

 

در مجلس اگر او نظری با دگری داشت

دانند حریفان که در آن هم نظری داشت

هر لاله، که با داغ دل از خاک برآمد

دیدم که: ز سودای تو پر خون جگری داشت

امروز سر زلف تو آشفته چرا بود؟

[...]

۶ بیت
هلالی جغتایی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۸

 

در پهلوی اغیار به هر سو نظری داشت

گویا ز نهان آمدن من خبری داشت

دی گفت بسی حرف وفا روی برویم

گویا که به من روی و سخن با دگری داشت

آرام ازو جذبه شوق که چنین برد؟

[...]

۵ بیت
میلی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷

 

دی قاصد یار آمد و مژگان‌تری داشت

از یار مگر بهر هلاکم خبری داشت

عمری به ره یار دلم تخم وفا کشت

پنداشت که این تخم که می‌کاشت بری داشت

آن بود دل جمع که از دست بتان بود

[...]

۷ بیت
فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۳

 

دی قاصد یار آمد و مژگان تری داشت

از یار مگر بهر هلاکم خبری داشت

۱ بیت
فصیحی هروی
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱

 

آن سرو روان تا به گلستان گذری داشت

پروانه‌صفت گل هوس بال و پری داشت

دل از خم زلف تو برون رفت و نگفتی

کاین حلقهٔ ماتم‌زدگان نوحه‌گری داشت

گامی به غلط هم سوی مقصود نرفتیم

[...]

۹ بیت
کلیم
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۹

 

دلم با سوز پنهانی سری داشت

که چون گردون کف خاکستری داشت

خیالش هم مرا در پرده می سوخت

اگر با خود گمان دیگری داشت

دل ما دعوی اعجاز می کرد

[...]

۶ بیت
اسیر شهرستانی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۱

 

آغاز نگاهم به قیامت نظری داشت

واکردن مژگان چراغم سحری داشت

خوابم چه خیال است به گرد مژه گردد

بالین من‌گم شده آرام پری داشت

چشمی به تحیرکدهٔ دل نگشودیم

[...]

۱۴ بیت
بیدل دهلوی
 

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۰۶

 

آن روز، شب تیرهٔ ما هم سحری داشت

کز صبح بناگوش تو چشمم خبری داشت

آن هم شده چون داغ دل لاله به ما خشک

این کاسهٔ ما بود که خون جگری داشت

۲ بیت
حزین لاهیجی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹

 

چون یوسف من گر به نکوئی پسری داشت

یعقوب ز حال دل زارم خبری داشت

ای دل ز چه رو منتظر صبح وصالی

کی بود که از پی شب هجران سحری داشت؟

یا رب به چه جرم از نظر انداخته ما را؟

[...]

۷ بیت
سحاب اصفهانی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۱