رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر هزج » پاره ۴
چو یاوندان به مجلس می گرفتند
ز مجلس مست چون گشتند رفتند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
پس آنگه دست یکدیگر گرفتند
به مرز سوسن آزاد رفتند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۶ - پاسخ فرستادن ویرو پیش موبد
پس از یک مه ره خانه گرفتند
ز بوم ماه سوی مرو رفتند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را
فراوان زر و گوهر برگرفتند
پس آنگه هر سه در گرمابه رفتند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس
به شادی هر دو در کاشانه رفتند
به سیمین دست، جامِ زر گرفتند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۵ - آمدن شاه موبد از روم و رفتن به دز اشکفت دیوان نزد ویس
به ناکامی همه با وی برفتند
ره اشکفت دیوان برگرفتند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۸ - آگاهى یافتن موبد از رامین و رفتن او در باغ
به هر راهی و بی راهی برفتند
سراسر باغ را جستن گرفتند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس
پس آنگه دست یکدیگر گرفتند
به تنها هر دوان در باغ رفتند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۴ - رفتن رامین به گوراب و دیدن گل و عاشق شدن بر وى
سحرگاهان همه بهشکار رفتند
به گاه نیم روزان مِیْ گرفتند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۵ - عروسى کردن رامین با گل
گل و رامین آسایش گرفتند
به شادی بر دز گوراب رفتند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۹ - پاسخ دادن ویس رامین را
چو ویس و دایه نومیدی گرفتند
ز رامین بازگشتند و برفتند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۰ - پشیمان شدن رامین از رفتن ویس و از پس ویس شدن
همانگه دست یکدیگر گرفتند
ز بیم دشمنان در گوشک رفتند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۵ - رفتن رامین به کهندز به مکر
بدین چاره ز دروازه برفتند
وز آتشگه ره کندز گرفتند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى
سپهداران او هر جا که رفتند
به فر او همه گیتی گرفتند
عطار » مظهر » بخش ۵ - در تمثیل عیاران بغداد و خراسان فرماید
هم ایشان قلعهٔ زابل گرفتند
هم ایشان خاک عیاری برفتند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۶ - در صورت جان دادن و جانان دیدن فرماید
بسا کِشتی که راندند و برفتند
ره چین و ختا در بر گرفتند
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۷ - در بیان آنکه مراد از سلطان محمود خداست و از امیران عقلاء و علماء و حکماء و از ایاز انبیاء و اولیاء و از گوهر هستی ایشان
امر را انبیا چو پذرفتند
دو جهان بیمصاف بگرفتند
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - حکایت
خردمندان که راه عقل رفتند
ز دنیا در پناه علم رفتند
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۹ - آگاهی فغفور شاه از حال جمشید
از آنجا سوی جم چون باد رفتند
ز گرد راهش اندر بر گرفتند