گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۷۳

 

بگیرد تو را نزد قیصر برد

گرت نزد سالار لشکر برد

فردوسی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۵ - نالیدن شیرین در جدایی خسرو

 

چو بسیاری درین محنت به سر برد

هم آخر زان میان کشتی به در برد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد

 

چو شاپور این حکایت را به سر برد

غم شیر از دل شیرین به در برد

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۰ - خراج خواستن دارا از اسکندر

 

جهان وام خویش از تو یک‌سر بَرَد

به جرعه فرستد به ساغر برد

نظامی
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

گهی در چین زلفش ره بدر برد

گهی راهی بهندستان بسر برد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن

 

دران دلگرمیش حُسنا بدر برد

بجای آن دو مرد بدگهر برد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۷ - باز رفتن بسر قصّه

 

بشد وز روم خورشیدی بدر برد

بتحفه سوی خوزستان شکر برد

عطار
 

سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۱ - سرآغاز

 

دگر ره به کتمِ عدم در برد

وز آنجا به صحرای محشر برد

سعدی
 

سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۳۱ - حکایت زورآزمای تنگدست

 

اگر بنده‌ای بار بر سر برد

وگر سر به اوج فلک بر برد

سعدی
 

جلال عضد » دیوان اشعار » ترکیب‌بند » شمارهٔ ۲ - فی مدح خواجه غیاث الدّین محمّد

 

آن را که باد از سر زلفش خبر برد

زان بو که با خود آورد از خود به در برد

چون تنگ نبود این دل شوریده ام که او

پیوسته با خیال دهانت به سر برد

خطّ تو را که زلف کند تربیت به حُسن

[...]

جلال عضد
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲۳

 

غم ز دل بیرون مرا کی باده احمر برد؟

زردی از آیینه هیهات است روشنگر برد

تلخ گویان را دهن شیرین کنم از نوشخند

بشکند چون نیشکر هر کس مرا، شکر برد

بر سبکباران بود موج خطر باد مراد

[...]

صائب تبریزی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » صکوک الدلیل » بخش ۱۷ - برهان هفتم

 

اگر گوسفندی است حیدر برد

نتاجش خرانبار دیگر برد

یغمای جندقی
 

غبار همدانی » لیلی و مجنون

 

صباحی چند با محنت به سر برد

به حسرت رخت از این عالم به در برد

غبار همدانی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » دردریات (مطایبه‌ها) » شمارهٔ ۵ - دلاکیه عارف

 

آن کند زخمی سر و این سر برد

سر ز سرداران یک کشور برد

عارف قزوینی