شنیدم روزی از رندی قدحنوش
به سان لاله از خون پیرهنپوش
که لیلی را چو رنگ ارغوانی
شد از هجران مجنون زعفرانی
به دل زخم فراقش کارگر شد
چنان کز چشم خود بیمارتر شد
پریشان گشت زلف تابدارش
نهان در میغ شد ماه عذارش
به روز و شب نمیخورد و نمیخفت
همینالید و میمویید و میگفت
صبا چون بگذری بر کوی مجنون
عبیرافشان کنی گیسوی مجنون
چه باشد گر ز روی مهربانی
بری پیغامی از من سوی مجنون
بگویی روزگار نوجوانی
به لیلی شد سیه چون موی مجنون
کمان شد قد لیلی تا ازو جست
خدنگ قامت دلجوی مجنون
همی پالوده خون از چشم جادو
به یاد نرگس جادوی مجنون
چنان بگریست کاندر کوه بگذشت
سرشک لیلی از زانوی مجنون
صباحی چند با محنت به سر برد
به حسرت رخت از این عالم به در برد
خدنگ قدش از غم چون کمان شد
خدنگآسا به خاک و خون نهان شد
به دشت افتاد مجنون زار و دلتنگ
چو سیل آورده شاخی در بن سنگ
نبودی گر دو چشم اشکبارش
نبودی فرق با مشتی غبارش
ز اشک و آه در صحرا شب و روز
گهی ماهی شدی گه کرم شبسوز
به شب از شعلهٔ آه شرربار
نمایان بود در دامان کهسار
نمیگویم ز غم خونین دلی داشت
به خون غلتیده مرغ بسملی داشت
نبود آگه که جانان از جهان رفت
تنش بگداخت جان نیز از میان رفت
مگو دل عود سوزی از شرر پر
زجاجی جامی از خون جگر پر
چو بشنید این ز سوز سینه زد جوش
شبان روزی به کوه افتاده مدهوش
سحرگه برقوار از کوه برجست
کمر چون نی به عزم ناله بربست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شاعر از حال مجنون سخن میگوید که به خاطر فراق لیلی دچار درد و اندوه عمیق شده است. رنگ چهرهاش از غم و هجران زرد شده و زلفش درهم و پریشان گشته است. او شب و روز در عذاب است و در دلش زخم فراق لیلی را حس میکند. مجنون از صبا میخواهد که پیغامش را به لیلی برساند و در مورد حال و روزش به او بگوید. اگرچه مجنون تلاش میکند با غم خود کنار بیاید، اما همچنان به شدت متاثر و غمگین است که این اندوه او را به مرز دیوانگی میرساند و در نهایت از شدت ناراحتی جانش را از دست میدهد. شاعر به خوبی احساسات عمیق و دردهای عاشقانه را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: روزی شنیدم که یکی از رندان، مانند لاله، با شادی و سرخی از شراب مینوشید، در حالی که پیرهنی از خون به تن داشت.
هوش مصنوعی: لیلی به خاطر دوری مجنون رنگی به مانند رنگ گل زعفران پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: فراق او در دل من زخم عمیقی ایجاد کرده است که باعث شده حتی از نظر خودم بیمارتر به نظر بیایم.
هوش مصنوعی: زلف بلند و تابدار او را به هم ریخته و آشفته کرده است و چهرهی زیبا و ماهوار او در ابرها پنهان شده است.
هوش مصنوعی: او نه روز را میشناخت و نه شب را، بیوقفه ناله میزد و میپیچید و صحبت میکرد.
هوش مصنوعی: وقتی نسیم به کوی مجنون میگذرد، گیسوان او را به رقص درمیآورد و برافشان میکند.
هوش مصنوعی: اگر از روی محبت، پیغامی از من به مجنون برسانی، چه اشکالی دارد؟
هوش مصنوعی: میتوانی بگویی که روزگار جوانی همچون موی سیاه مجنون به لیلی تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: قد لیلی مانند کمانی زیبا شده است و از آن، تیر عشق مجنون، که دلی شاد و خوشی دارد، رها میشود.
هوش مصنوعی: با یادآوری زیبایی نرگس، اشکهایم به خاطر عشق و سحر او جاری میشود.
هوش مصنوعی: به قدری مجنون گریه کرد که اشکهای او مانند آبشار از کوه سرازیر شد.
هوش مصنوعی: چند روزی را با زحمت و دشواری گذراند، و در نهایت با حسرت، چهرهات را از این دنیا بیرون برد.
هوش مصنوعی: قد و قامتش به خاطر غم و اندوه، مانند کمان که کشیده شده است، به پایین خم شده و در نهایت، در خاک و خون پنهان شده است.
هوش مصنوعی: مجنون در دشت به شدت غمگین و بیتاب افتاده است، گویی که طوفانی ویرانگر، شاخهای را از ریشه در دل سنگها بیرون کشیده باشد.
هوش مصنوعی: اگر آن دو چشم پر از اشک او نبودند، فرقی با یک مشت خاک نداشت.
هوش مصنوعی: در دل بیابان، در هر لحظه از شب و روز، گاهی مانند ماهی در درخشش نور و گاهی همچون کرم شبسوز با ناله و گریه، وجود پیدا کردی.
هوش مصنوعی: در شب، شعلهٔ سوزان اشک به وضوح در دامان کوهها دیده میشد.
هوش مصنوعی: نمیگویم که دل غمگینی داشت، اما مثل پرندهای آسیبدیده که به خون خود غوطهور است، نشان از درد و رنجی درونش بود.
هوش مصنوعی: آگاه نبودم که محبوبم از دنیا جدا شد، بدنش سوخت و جانم نیز از میان رفت.
هوش مصنوعی: نگو که دل مثل چوبی سوزان است که از شعلههای آتش پر شده و جامی پر از خون دل دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که او این را شنید، از شدت ناراحتی و آتش درونش، روز و شب به شدت احساساتی شد و مانند کسی که از کوهی به پایین افتاده باشد، بیهوش گردید.
هوش مصنوعی: در بامداد، ناگهان از کوه، خطی تیز و زیبا به چشم میخورد که مانند نی، با عزمی راسخ، بانگ نالهای سر میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.